برگزیدگان جایزه «داستان زنان» معرفی شدند.

به گزارش کتاب نیوز به نقل از اعتماد، جایزه ادبی «داستان زنان» با معرفی نفرات برگزیده به کار خود پایان داد. نشر حکمت کلمه که متولی این جایزه است، هدف از برگزاری آن را نه جداسازی امر نوشتن به زنانه‌ و مردانه‌ بلکه «پرداختن به دغدغه‌ها و مسائل زنان در داستان» عنوان کرده است.

جایزه‌ی داستان زنان به 15 نفر رسید

در بیانیه هیات داوران این جایزه می‌خوانید: جایزه داستان زنان با هدف پرداختن به دغدغه‌ها و مسائل زنان در داستان آغاز به‌کار کرد. هدف از چنین جایزه‌ای نه زنانه‌نویسی صرف یا جداسازی سطحی امر نوشتن به زنانه‌ و مردانه‌ که توجه به اهمیت نقش زن و دغدغه‌ها و جایگاهش به عنوان شخصیت یا مساله‌محوری در داستان است و خوشبختانه این امر را در داستان‌های رسیده به دبیرخانه محقق دیدیم. این اهمیت آنجا خود را نشان می‌دهد که مردان بسیاری نیز از زنان نوشتند و به داستان‌های برگزیده نیز راه یافتند. هیات داوران اولین دوره جایزه ادبی داستان زنان پس از بررسی آثار رسیده به این جایزه، با درنظر گرفتن تمامی ملاحظاتی که در جوایز ادبی مرسوم است، همچنین معیار قرار دادن اصول نویسندگی، تکنیک‌های روایی، به‌کارگیری درست عناصر داستانی و نگاه تازه در آثار دریافتی، خود را موظف می‌دانست تا با وسواس تمام، صداهای تازه‌ای را که دعوت نشر حکمت کلمه را پاسخ گفتند، بشنود و گامی هر چند کوچک در شناساندن آنها به جامعه ادبی بردارد. بدیهی است که برگزیده شدن یا نشدن در این جایزه یا هر جایزه ادبی دیگری، سنجه تام و تمام آثار ادبی نیست بلکه سلیقه و نگاه داوران جایزه را بازتاب می‌دهد. با این ‌همه، داوران جایزه داستان زنان بر این باورند که بسیاری از دوستان نویسنده باید استوارتر در راه آموختن قدم بگذارند.
داوران جایزه داستان زنان، 15 اثر را از بین حدود 400 اثر رسیده به دبیرخانه برگزیده‌اند و نشر حکمت کلمه این آثار را در مجموعه داستانی به دست خوانندگان ادبیات داستانی می‌رساند. امید که جایزه داستان زنان انگیزه‌ای باشد برای هر چه بیشتر نوشتن از زنان و با حمایت‌ نویسندگان و اهالی ادبیات پابرجا بماند.

آثار برگزیده این جایزه به شرح زیر اعلام شده‌اند:
باغبان/ یاسین نعیمی، کوکب‌خانم/ صدیف آقاپور، خلوت شاه/ نازنین رحمان‌آبادی، فریشتا فریشتا/ میثم رمضانی، چلوشوهر/ مژگان شعبانی، اسب‌های سعادت‌آباد/ رامین فروزنده، هر چهار چله/ مرجان شهران، تاثیر درز سرشانه/ سعید خداوردیان، زنی که سایه نداشت/ امید میرزایی، عیبی ندارد چخوف/ مهلا یزدانی، پاراگراف آخر/ مصطفی سندی، کاش حرف زده بودی/ آزاده مالکی، در تاریکی/ بهاره بی‌صدا، رنج متبرک/ مریم پژمان و از پشت قفل بسته/ سپهر سهرابی.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...