مراسم رونمایی از چاپ تازه کتاب‌های رضا کیانیان با اشک‌های این بازیگر به یاد داود امیری ـ فیلمبردار فقید سینما که دیروز سالروز تولدش بود ـ و سخنان او درباره دکتر شریعتی و محمد علی فردین برگزار شد.

کتابهای رضا کیانیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، در آغاز این برنامه که شامگاه دوشنبه ۱۵ اردیبهشت ماه در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار شد، بهروز مرباغی، مدیر انتشارات و موسسه فرهنگی هنری خانه اردیبهشت عودلاجان با ارائه توضیحاتی درباره این موسسه گفت: افتخار این را داریم که در محله قدیمی پامنار خانه‌ای قدیمی را بازسازی و به موسسه‌ای فرهنگی تبدیل کردیم که سبب تغییر بافت محله شد و حالا کسی در این محله قدیمی حاضر نیست خانه خود را بفروشد.

او انتشار چاپ تازه کتاب‌های رضا کیانیان را (شامل کتاب‌های «تحلیل بازیگری»، «شعبده بازیگری»، «ناصر و فردین» و «این مردم نازنین») به عنوان اولین آثار این انتشارات اتفاقی مبارک دانست و عنوان کرد که رویکرد این انتشارات متمرکز بر انتشار کتاب‌های سینمایی، تئاتری و معماری است.

در ادامه، بهناز جعفری، بازیگر و یکی از سخنرانان برنامه با اشاره به شرایط دشوار سینما و تئاتر در سال‌های اخیر گفت: در کتاب‌های آقای کیانیان نکاتی نو وجود دارد که هر از چندی نیازمند مرور آن هستیم. آقای کیانیان همیشه نکته‌سنج است و کتاب‌هایشان هم پر از ظرافت، نوآوری و شیطنت است‌.

جعفری بعد از خوانش بخش‌هایی از کتاب «تحلیل بازیگری» که مطالبی را درباره ستارگان سینمای پیش از انقلاب مطرح می‌کرد، افزود: با هر نگرشی به سینما و تئاترِ این روزها نگاه کنیم دچار بحرانیم؛ بحران‌هایی همچون مهاجرت، خانه‌نشینی، بیکاری، نومیدی، سانسور، اعمال سلیقه و ... متاسفانه باید بگویم ستاره‌های امروز ما به ستاره‌هایی از جنس حلبی تبدیل شده‌اند و نه ستاره‌هایی از جنس نور.

عباس یاری، منتقد و روزنامه‌نگار سینمایی هم که دیگر سخنران برنامه بود، برای سینمای کشور آرزوی بهبودی کرد و گفت: خوب است در روز ملی سینما یا در جشنواره فجر، بخشی هم به رونمایی از کتاب اختصاص پیدا کند. او با اشاره به اینکه فردین محبوب‌ترین بازیگر تاریخ سینمای ماست، افزود: فردین در گفتگوی خود با آقای کیانیان عنوان کرده که در دوران او کتابی درباره سینما وجود نداشته است.

سپس مرباغی بخش‌هایی از یکی از مقاله‌های رضا کیانیان را درباره داود امیری ـ مدیر فیلم‌برداری سینما که ۲ سال پیش بر اثر بیماری از دنیا رفت ـ خواند. خوانش این مقاله برای کیانیان که با امیری، دوستی و ارتباط خویشاوندی داشته، تاثربرانگیز بود و با اشک‌های او همراه شد.

کیانیان درباره امیری گفت: درست زمانی که در آستانه شکوفایی بود، بیماری، یقه‌اش را گرفت. این بیماری خیلی بد موقع بود.

این بازیگر با اشاره به اینکه فعالیت هنری‌اش را در دوران نوجوانی و عضویت در گروه «پارت» به سرپرستی برادر بزرگترش، داود آغاز کرده است، توضیح داد که چگونه به سختی وارد این گروه شده و برادرش خوش نداشته تا برای او پارتی بازی کند، در حالیکه حالا تعدادی از مسئولان کشور، اقوام خود را بدون داشتن تخصص لازم وارد کار می‌کنند.

کیانیان از تاکید برادرش بر نوشتن صحبت کرد و اینکه چگونه‌ نوشتن باعث ارتقای دانش آنان شده است و ادامه داد: نوشتن را مدیون داود هستم. او دبیر آموزش و پرورش بود و نسلی از روشنفکران هم‌سن و سال مرا پرورش داد. آن زمان جوی انقلابی حاکم بود و هیچ یک هم نمی‌دانستیم چرا چنین است. در آن دوران، نوشتن را از داود آموختم و بعدها متوجه شدم انقلابی واقعی، کسی بود که خلاف جریان رایج حرکت می‌کرد مانند سهراب سپهری نه الزاما کسانی که تحت تاثیر کتاب‌های روشنفکری آن زمان بودند.

این بازیگر که دوران نوجوانی خود را در مشهد گذرانده، ادامه داد: در دوران دبیرستان شاگرد دکتر شریعتی بودم. متاسفانه هنوز هم عده‌ای دنبال تفکر ایشان هستند. با وجود احترامی که برای ایشان قائلم، باید بگویم دوره دکتر شریعتی گذشته‌ است. حتی آن زمان که گاه بر سر برخی از مسائل با ایشان بحث داشتم، کتاب‌هایی را به من معرفی می‌کرد که با طرز تفکر خودش متفاوت بود.

او ادامه‌ داد: یکی دیگر از مشوقان من برای نوشتن، عباس یاری بود و خیلی از مقالات را به اصرار او نوشتم.

نشست رونمایی از چاپ جدید کتاب‌های رضا کیانیان

کیانیان در ادامه خاطره‌ای از محمد علی فردین روایت کرد و گفت: آقای فردین را در اکران فیلم «سینما سینماست» که با ضیاءالدین دری کار کرده بودیم، دیدم. ایشان برای تماشای این فیلم به سینما صحرا آمده بود و به من گفتند که می‌خواهد ترا ببیند. بسیار خوشحال شدم چون او آرزوی دوران نوجوانی من بود. همچنان زیبا بود و با قامت افراشته، مقابلم بلند شد. اما ته ذهنم او را همان فردین فیلمفارسی می‌دیدم؛ با آبگوشت و ... در حالیکه بعد از چند دقیقه، ذهنیتم کاملا عوض شد چون او را فردی اهل مطالعه دیدم که تمام کتاب‌ها و مقالاتم را خوانده بود. از ایشان خواستم مصاحبه‌ای داشته باشیم که استقبال کرد و گفتگویی مفصل انجام دادیم و متاسفانه وقتی مقاله برای انتشار آماده شد، آقای فردین از دنیا رفت.

کیانیان با ستودن دست و دلبازی فردین و پیشقدم بودن او در کارهای خیر، ادامه داد: برایم جالب بود که نسل جوان بدون اینکه فیلم‌های سینمایی آن زمان را دیده باشند، همچنان فردین، بهروز وثوقی و ناصر ملک‌مطیعی را دوست داشتند و به همین دلیل خواستم که درباره هر سه آنان کتاب بنویسم. گفتگو با آقای فردین و ملک مطیعی انجام شد ولی بهروز وثوقی نپذیرفت. به هر صورت کتاب «ناصر و فردین» در دوره احمدی‌نژاد منتشر شد و می‌خواستم برای رونمایی از کتاب از آقای ملک مطیعی دعوت کنم ولی وزارت ارشاد اجازه حضور ایشان را نداد. با این حال خوشحالم که امروز پسرشان اینجا حضور دارند.

کیانیان از محمدعلی جعفری به عنوان دیگر بازیگر مهم کشور یاد کرد که ناشناخته مانده و گفت: برنامه دارم که درباره ایشان هم مطلبی بنویسم.

سپس عباس یاری هم در توضیحی درباره شخصیت فردین گفت: نکته مهمی که فردین در این گفتگو به آن اشاره دارد، این است که خود را هنرپیشه می‌دانست و نه بازیگر و معتقد بود که سطح کار بازیگر با هنرپیشه متفاوت است.

این منتقد و روزنامه‌نگار با تشریح خاطراتی از فردین و ناصر ملک‌ مطیعی، یادآوری کرد: آن زمان فردین به راحتی برای انجام مصاحبه به رادیو می‌آمد و حتی گاهی همکاران ما میکروفن را در خیابان به میان مردم می‌بردند و آنان پرسش‌هایشان را از آقای فردین می‌پرسیدند و ایشان پاسخ می‌داد اما الان حتی با یک بازیگر درجه سه هم نمی‌توان چنین گفتگویی انجام داد.

در ادامه، داود کیانیان با یادآوری شروع فعالیت برادرش در گروه تئاتر پارت مشهد گفت: رضا بعد از تحصیل در دانشکده هنرهای زیبا به مشهد بازگشت و حالا دیگر برای ما یک غول بود چون با هنرمندانی مانند علی رفیعی، حمید سمندریان، بهرام بیضایی و ... کار کرده بود و تحصیلات بازیگری داشت که خیلی مهم بود. علاوه بر این، در مرکز تئاتر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با دان لافون، کارگردان مطرح آمریکایی نیز کار کرده بود و حالا دیگر استاد من بود. نخستین کتاب مرا هم رضا چاپ کرد که شاید از اولین کتاب‌هایی باشد که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده و ما در همه زمینه‌های هنری به او افتخار می‌کنیم.

داود کیانیان ادامه داد: رضا همواره به دنبال جریان‌سازی بود و بخشی از زندگی هنری او که تا به حال به ان پرداخته نشده، به فعالیتش در تئاتر خیابانی بازمی‌گردد .سال ۵۸ با گروه همشهری که متشکل از رضا، سیروس شاملو و بهروز انسانی و یک هنرمند دیگر بود، تئاتر خیابانی را به معنای واقعی خود ایجاد کردند. آنان در دانشکده‌ها، پارک‌ها و خیابان‌ها کار می‌کردند و حالا کمتر جشنواره‌ای است که بخش خیابانی نداشته باشد. اما متاسفانه از نمایش‌های خیابانی آنان، چیزی باقی نمانده است.

................ هر روز با کتاب .................

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...