کتاب «خواستم، شد: در گفت‌وگو با لیلی گلستان» به کوشش رضا غیابی و نیوشا خطیب توسط نشر ایده‌های ارزشمند منتشر شد.

خواستم، شد: در گفت‌وگو با لیلی گلستان رضا غیابی و نیوشا خطیب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، گلستان در این کتاب نگاهی دوباره به ارتباطات خود با پدرش ابراهیم گلستان داشته است.

تدوین این کتاب در ادامه سخنرانی جنجالی لیلی گلستان در کنفرانس تداکس تهران و با همکاری این نهاد و با کوشش رضا غیابی و نیوشا خطیب گردآوری شده است.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «من از تلاش‌ها، موفقیت‌ها و مبارزاتم برایتان گفتم، اما از رنج و اندوهی که همیشه داشته‌ام برای شما نگفتم. رنج با ما عجین است. درد با ما عجین است. باید صبوری و تحمل کنیم. ما از زندگی طلبکار هستیم، در حالی که باید به زندگی بدهکار باشیم. زندگی هدیه‌ای است که به ما داده شده و باید از آن نگهداری کنیم و به آن چیزی اضافه کنیم. در زندگی‌ام سعی کردم، زحمت کشیدم، مبارزه کرده‌ام و وقتی به پشت سرم نگاه می‌کنم می‌بینم خدا را شکر، همه چیز خوب بود. از زندگی‌ام خیلی راضی هستم. خواستم، شد.»

لیلی گلستان، نویسنده، مترجم و گالری دار ایرانی در سخنرانی خود در تداکس تهران که با استقبال میلیونی مخاطبان ایرانی مواجه شد، در خصوص این موضوع سخنرانی داشتند که چقدر باید از ته دل چیزی را بخواهیم تا در راه به دست آوردن آن واقعاً تلاش کنیم و چگونه می‌توان زمانی که شرایط ایده‌آل نیست، به خواسته‌هایمان برسیم؟

نشر ایده‌های ارزشمند در نخستین قدم با هدف ادامه دادن سخنرانی‌های تداکس تهران، این فرصت را در اختیار سخنرانان ادوار تداکس تهران قرار می‌دهد تا نگاهی دوباره به سخنرانی و ایده مطروحه خود داشته و آن را برای علاقه‌مندان ادامه دهند.

................ هر روز با کتاب ...............

دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...