عیشی مدام با کتاب‌ها | جام جم


احمد اخوت در کتاب «خاطرات کتابی»، با آن طرح جلد و رنگ آبی آرامش‌بخشش، بزمی از گردهمایی خودش، ما خوانندگان، نویسنده‌ها، کتابدارها و حتی حاشیه‌نویس‌های ندیده و نشناخته کنار سطور کتاب‌ها راه انداخته است؛ بزمی که فقط علاقه‌مندان و عاشقان کتاب و کلمات درکش می‌کنند. پس این کتاب فقط مناسب عاشقان کتاب است و اگر شما خواننده جدی کتاب نباشید، کتاب را کسل‌کننده خواهید یافت.

خلاصه خاطرات کتابی احمد اخوت

این عشق به کتاب‌ها در تک‌تک کلمات کتاب جاری است. احمد اخوت در چند بخش اول کتاب، که به‌نظرم از لحاظ درون‌مایه مرتبط با دنیای کتاب‌ها یک سروگردن بیشتر در اوج قرار دارد به هرآنچه به کتاب‌ها مربوط می‌شود، پرداخته است. از گذاشتن و چیدن دوباره و چندباره کتاب‌ها در کتابخانه‌مان، به‌خاطر اسباب‌کشی‌ها و جابه‌جایی‌های مکرر، تا حاشیه‌نویسی کنار کتاب‌ها، تا کاغذها و اجسامی! که لای کتاب‌ها می‌گذاریم برای گم نکردن صفحه مورد نظر(همان صفحه‌کتاب امروزی)، تا حتی بوهای مرتبط با کتاب‌ها و حتی روی دایره ریختن نادانسته‌های بسیاری در مورد نویسندگان مشهور! در خاطرات کتابی، نویسنده مجموعه یادداشت‌ها و مقاله‌های مرتبط با کتاب‌ها را با خاطرات خودش تلفیق کرده و در این میان ناخودآگاه اسم کتاب‌ها و نویسنده‌های مختلفی را آورده و تو را به‌عنوان خواننده مشتاق به کتاب‌ها، وادار می‌کند که مدام دست‌ به ‌گوگل باشی و اسم و ترجمه و سرگذشت کتاب‌ها را جست‌وجو کنی و به لیست بلندبالای کتاب‌های نخوانده‌ات مدام اضافه کنی.

یکی از حسن‌های این کتاب، از نظر من، تقدس‌زدایی از برخی نویسنده‌ها بود! مثلا در بخش «ویرجینیا وولف ناشر» نویسنده ضمن پرداختن به سرگذشت چگونگی ناشر شدن خود وولف، به بررسی خصوصیات اخلاقی متغیر و سراسر افسردگی وولف نیز پرداخته است و برخی از نوشته‌های وولف را برپایه‌ حالت‌های مختلف زندگی‌اش بررسی کرده است. همان بخش‌ها و کلماتی را مکرر دیده‌ایم که در فضای مجازی به‌عنوان جملاتی ناب دست‌به‌دست می‌شوند!

اخوت در چند بخش به‌طور مفصل به فرازوفرودهای «کتابخانه شکسپیر و شرکا» [کتاب‌فروشی] پرداخته است که از بخش‌های جذاب کتاب است. کدام کتاب‌خوانی هست که دوست نداشته باشد کمی در فضای کتابخانه شکسپیر و شرکا قدم بزند؟ با خواندن این بخش‌های جذاب در نمای نزدیک‌تری با ارنست همینگوی و اسکات فیتز جرالد نیز آشنا می‌شویم و شوروشوق آنها و سختی‌هایی را که به جان خریدند تا برای کتاب «اولیس» جشن رونمایی بگیرند، از نزدیک لمس می‌کنیم.

به‌شخصه بخش «دور و نزدیک آقای نجفی» را دوست داشتم. در این بخش اخوت از همسایگی دوران بچگی‌اش با آقای ابوالحسن نجفی، مترجم حرفه‌ای آثار بزرگی چون «خانواده تیبو» خاطراتی گفته است که در همان سن نوجوانی چقدر پیگیر دیدن او بوده‌اند. گرچه که بیشتر خاطرات، لمس حضور او از دور بود تا نزدیک!

در بخش‌هایی از کتاب هم نویسنده خیلی افراطی‌ (البته از نظر من) به موضوعی پرداخته بود؛ مثل بخش «نگاهی دیگر به ربکا». اخوت در این بخش، احتمالا به‌دلیل علاقه شخصی به رمان «ربکا» خیلی جزءبه‌جزء و حتی با اسپویل کردن بخش زیادی از رمان به این رمان و میزان شگرف‌بودنش پرداخته است.

اخوت در این کتاب اصطلاحی را بین کتابخوان‌ها جا‌انداخت و آن ترکیب «کتاب عمری» است، به‌معنی کتابی که همه عمر به آن سر می‌زنی. بسیاری از دوستان کتابخوانم با استناد به این ترکیب در پیج‌های‌شان می‌پرسیدند که «کتاب عمری شما کدام کتاب است؟» پاسخ خودم به این پرسش یک کتاب نیست. به نظرم بیشتر ما کتابخوان‌ها بیش از یک کتاب عمری داریم، حالا شما هم فکر کنید: «کتاب عمری شما کدام کتاب است؟»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...