من خود از دانش‌آموزان مدرسه علوی یا نیكان نبوده‌ام، اما در خانواده و دوستان و نزدیكان با بسیاری از فارغ‌التحصیلان مدارس علوی و نیكان حشر و نشر داشته‌ام و همواره به بهانه‌های گوناگون از شیوه‌های کارآمد این مجموعه‌ها شنیده و دیده‌ام و موفقیت‌های درخشانشان را كه سرمشق بسیاری از مراكز تربیتی و آموزشی كشور شد ملاحظه کرده‌ام. یكی از كسانی كه همیشه دوستان مرتبط با این مدارس درباره او سخن می‌گفتند و با نیكی از او یاد می‌کردند و درعین‌حال نوعی ابهت و اقتدار بسیار خاص از شخصیت او در بیانشان ترسیم می‌شد آقای دوایی نیكان بود.

شور شیرین استاد علی دوایی

یكی دو سال پیش در جشن عروسی پسر یكی از دوستانم مردی را دیدم كه جوانان رفیق داماد دور او حلقه زده بودند و در فضایی آكنده از احترام و مهابت با او گفتگو می‌کردند. ایشان جناب علی دوایی بود كه نام مدرسه نیكان به نام او گره خورده است.

مؤسسه فرهنگی نیكان در سال ١٣۴٧ به همت مرحوم حجت‌الاسلام‌والمسلمین كرباسچیان (علامه) تأسیس شد. ایشان كه از سال‌ها قبل با همراهی مرحوم رضا روزبه مدرسه علوی را بنیان گذارده بودند به مرور نهادهای جدیدی را برای تكمیل جریان اثرگذار و دامنه‌دار خود در تعلیم و تربیت مدرن شكل دادند كه مدرسه نیكان یكی از نخستین حلقه‌های آن زنجیره بود.

مدرسه نیكان به‌آرامی و دقت شكل گرفت. نخست دبستان تأسیس شد و سپس به‌تدریج مقاطع بعدی به وجود آمد. آقای علی دوایی كه از نخستین شاگردان مرحوم علامه بود بعدها همكار ایشان شد و همراهی خود با آن فرزانه بزرگ را ادامه داد و اكنون سال‌هاست كه مدیریت دبستان نیكان را بر عهده دارد. او كه در رشته ادبیات فارسی تحصیل كرده، به سبب علاقه و پشتكار کم‌نظیرش چنان تبحر و تخصصی در مدیریت آموزشی مخصوصاً در حوزه دبستان یافت كه می‌توان تجربه‌اش را به‌عنوان شاخص و الگو مورد مطالعه قرار داد. كتاب «شور شیرین» تاریخ شفاهی این تجربه است و از دل هفده جلسه گفت‌وگو با ایشان به دست آمده، اما علاوه بر تشریح این تجارب و یافته‌ها نكات نغز و خواندنی و بسیار آموزنده‌ای از شخصیت و منش مرحوم علامه دارد.

آن شخصیت استثنایی و شگفت كه موقعیت ممتاز خود در حوزه علمیه قم را رها كرد و برای شاگردپروری و آموزش به تهران آمد و با تأسیس مدرسه علوی آغازگر جریانی شد كه بعد از انقلاب جلوه‌های درخشان حركت و مجاهدت او را بیش از گذشته نشان داد و شماری از فرزانگان و چهره‌های سرشناس و مدیران شاخص و دانشمندان برجسته معاصر را به جامعه عرضه كرد.

فصول مختلف كتاب از بیان ویژگی‌های معلم خوب دبستان و ظرافت‌های مسائل مالی در مدرسه تا روابط انسانی با معلمان و اولیا و مراحل و شرایط تأسیس مدرسه، هر كدام سرشار از نكات ریز و جزئیات قابل‌توجهی است كه شاید به‌راحتی در جای دیگری نتوان یافت.

در پایان كتاب مجموعه‌ای از عکس‌ها از دوران جوانی آقای دوایی تا امروز اضافه شده كه بر جذابیت كتاب افزوده است

در بخشی از كتاب نیز به‌طور مفصل از مرحوم نیرزاده نوری یاد شده كه نسل ما و كسانی كه شاگرد او نبوده‌اند شیوه متفاوت و اثرگذار آموزش او در دوره دبستان را در برنامه‌های تلویزیون دیده‌اند و از شخصیت ممتاز او خاطره‌های شیرین دارند.

مؤسسه مطالعات تعالی نسل (متن) مدت‌هاست كه آثاری متنوع و مفید در حوزه تجربه‌نگاری مدارس اسلامی تدوین و منتشر ساخته كه کتاب‌های تاریخ شفاهی مدیران این مدارس بخشی از آن مجموعه است.

این كتاب نه تنها برای علاقه‌مندان به حوزه تعلیم و تربیت و فعالان عرصه فرهنگ، بلكه برای همه پدران و مادرانی مفید است كه دغدغه تربیت مطلوب فرزند خود را دارند، زیرا سیمای مكتبی را در تعامل اجتماعی و انسان‌سازی ترسیم می‌کند كه آرمان و آرزوی همه ماست.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...
اباصلت هروی که برخی گمان می‌کنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحب‌نظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب می‌کند... خطبه یک نهج‌البلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام می‌دانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی ...
شور جوانی در این اثر بیشتر از سایر آثارش وجود دارد و شاید بتوان گفت، آسیب‌شناسی دوران جوانی به معنای کلی کلمه را نیز در آن بشود دید... ابوالمشاغلی حیران از کار جهان، قهرمانی بی‌سروپا و حیف‌نانی لاف‌زن با شهوت بی‌پایانِ سخن‌پردازی... کتابِ زیستن در لحظه و تن‌زدن از آینده‌هایی است که فلاسفه اخلاق و خوشبختی، نسخه‌اش را برای مخاطبان می‌پیچند... مدام از کارگران حرف می‌زنند و استثمارشان از سوی کارفرما، ولی خودشان در طول عمر، کاری جدی نکرده‌اند یا وقتی کارفرما می‌شوند، به کل این اندرزها یادشان می‌رود ...