4 داستان با شیر یا خطر

05 اردیبهشت 1400

«شیر یا خطر» نوشته پروانه قهساره زاده مهابادی توسط انتشارات انجمن قلم ایرانیان منتشر و وارد بازار نشر شد.

شیر یا خطر پروانه قهساره زاده مهابادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، انتشارات انجمن قلم ایرانیان مجموعه داستان «شیر یا خطر» را با شمارگان ۳۰۰ نسخه، ۱۳۲ صفحه و بهای ۲۰ هزار تومان منتشر کرده است.

«شیر یا خطر» مجموعه چهار داستان است که سه داستان نخست، هر کدام از ۲ نیمه جداگانه در عین حال مرتبط تشکیل شده است. داستان چهارم اما پایانی است بی انتها همچون انتهایی بی پایان.

داستان های این کتاب، به ترتیب عبارت اند از: غریب کشون، بهای خون، آخرین ایستگاه، پایان بی انتها.

آدم‌های قصه‌های شیر یا خطر درگیرودار حل مشکلاتشان دل به دریا می زنند و در جست‌وجوی بختشان خود را در دل حوادث می‌افکنند.

بخشی از داستان غریب کشون از این قرار است:

«سکه را کمی بالا می‌اندازم، دوباره می‌گیرمش و می‌گذارم کف دست دیگرم. درحالی که ته دلم می‌خواهم خط بیاید تا حال سعید نامرد گرفته شود، آرام دستم را برمی‌دارم و نرم نرمک آرامگاه طلایی رنگ سعدی پیدا می‌شود. عجب شانسی! …

صدای آهسته چند نفر از توی آغل می‌آید. یک لحظه فکر می‌کنم نکند نمایش باشد که یکدفعه چیزی مثل پتک توی سرم فرود می آید. گیج می‌شوم و تلوتلو می‌خورم ولی به موقع به خودم می‌آیم و از جلوی مشتی که به طرفم می‌آید جاخالی می‌دهم و با همه توان طرف را می‌کوبم روی زمین. همین که سعی می‌کند چاقویش را از توی جیبش بیرون بکشد...»

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...