به گزارش ایبنا، «چهارشنبه پنج عصر» عنوان مجموعه داستانی است که اخیرا از سوی انتشارات قصه باران منتشر شده است. این کتاب دربردارنده 42 داستان کوتاه است که به قلم جمعی از نویسندگان مانند علی‌الله سلیمی، فهیمه سلیمانی، مهشید رستمی، پژمان آریا، مریم اسدزاده، سجاد روشنی، سیما رستم‌خانی، آزاده صالحی، سونیا مقصودی، آیدا عطایی عظیمی و ... نوشته شده است.
 
ماندانا زندی درباره چگونگی گردآوری داستان‌های این مجموعه می‌گوید: جلسات داستان‌خوانی انجمن ادبی «چهارشنبه داستان» از آبان 1395 شروع شد. ما چهار سال است که بدون وقفه جلساتمان را تشکیل می‌دهیم و داستان می‌خوانیم. دو سال پیش تصمیم گرفتم بهترین داستان‌هایی که در این جلسات خوانده و بررسی شده را جمع‌آوری کنم و در یک مجموعه کتاب منتشر کنم.

وی در ادامه می‌افزاید: این گردآوری حدود یکسال طول کشید چون برخی از داستان‌ها نیاز به ویرایش داشت و برخی داستان‌ها هم دیر به‌دستمان رسید و در نهایت انتخاب ناشر و پیدا کردن ناشری بود که حاضر شود در این زمینه سرمایه‌گذاری کند تا اینکه انتشارات قصه‌باران قرار شد کتاب را منتشر کنند.
 
به گفته زندی، این مجموعه با هدف تشویق نوقلمان منتشر شد تا هم خودشان را باور کنند و اعتماد به نفس آن‌ها افزایش یابد هم فضای نقدی به صورت رایگان در اختیار نویسندگان قرار داشته باشد تا بتوانند از نظرات اساتید این حوزه و دیگر نویسندگان درباره داستان‌های‌شان آگاه شوند.
 
در نخستین داستان‌ این مجموعه با عنوان «آبی بیکران» نوشته المیرا آهنگری می‌خوانیم: «شهرشان دریا نداشت. دریا را ندیده بود. قول داده بود برای اولین بار باهم به دریا بروند. به موج‌ها خیره شد، آن قرار شیرین با هرگز گره‌خورده بود تا به الان که برای اولین بار دریا را می‌دید. همیشه می‌پنداشت آب‌ها بی‌رحم‌اند که آن‌ها هم در جواب این پندارش برایش با غم‌ سازی کوک کردند که نوایش تا ابد در گوشش طنین می‌اندازد. خواهرزاده‌هایش پافشاری می‌کنند که به جمع آن‌ها در آب بپیوندد، نمی‌داند چه بگوید، از غم امواج آب‌ها یا از غم‌ بندهای شکسته قلبش. شناگر ماهری بود، در تمامی مسابقات قهرمان شده بود. برعکس خودش عاشق دریا بود، قرار بود به او شنا بیاموزد. هیچ‌کدام از قرارهای‌شان طعم شیرین واقعیت به خود نگرفت...»
 
انتشارات قصه باران، کتاب «چهارشنبه، پنج عصر» را با قیمت 37 هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...