«فضای انیمیشن: از میکی‌ماوس تا وال‌ای» [Animating space : from Mickey to WALL-E] نوشته جی. پی. تلوت [J. P. Telotte] با ترجمه محمدرضا سهرابی توسط انتشارات سوره مهر منتشر و راهی بازار نشر شد.

فضای انیمیشن: از میکی‌ماوس تا وال‌ای» [Animating space : from Mickey to WALL-E] نوشته جی. پی. تلوت [J. P. Telotte]
 

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، جی. پی. تلوت نویسنده این‌کتاب در آن، به ماهیت پیچیده آفرینش در هنر انیمیشن پرداخته و با موضوع مواجهه با یک طلق خالی، صفحه کاغذ، یا صفحه رایانه آغاز می‌کند. دشواری خلق زندگی و فضا از هیچ، در فیلم‌های اولیه انیمیشن مانند نیمو کوچولو (۱۹۱۱) و گرتی دایناسور (۱۹۱۴) ساخته وینزور مک‌کی یک چالش به شمار می‌آمد و هنوز هم در آثار کنونی دیزنی و پیکسار مانند شاهدخت و قورباغه و بالا وجود دارد. تلوت پرسش‌هایی مهم درباره هنرمند بودن، مؤلف بودن و تولید مطرح می‌کند که جزو ذات فرآیند ساخت انیمیشن هستند و تاریخچه‌ای از سیر تحول و تکامل انیمیشن فراهم آورده است.

این‌کتاب از وینزور مک‌کی و برادران فلایشر گرفته تا والت دیزنی، برادران وارنر و پیکسار، به بررسی نقش و مشارکت کسانی می‌پردازد که انیمیشن را ابداع و تعریف کردند و همین‌طور کسانی که در عصر دیجیتال از آن بهره می‌برند تا امکانات سینما را باز تعریف کنند.

نویسنده این‌کتاب نگاه ویژه‌ای به موضوع فضا دارد. هرچند در آغاز به نظر می‌رسد قصد دارد موضوع فضا در انیمیشن را مورد بحث و بررسی قرار دهد، اما بحث‌های او از مرزهای انیمیشن و به‌طور کلی رسانه‌های دیداری فراتر رفته و ساحت هنر و حتی زندگی معاصر را در برمی‌گیرد. تلوت برای تبیین و توجیه عقاید و نظراتش از ایده‌ها و افکار فیلسوفان و نظریه‌پردازان بزرگ معاصر مانند ویریلیو، بودریار، لیوتار، ویدلر، آیزنشتاین، بازن، کاراکوئر و ... کمک می‌گیرد.

علاوه بر این تلوت گاهی از واژه یا اصطلاحی خاص در بخش‌هایی از کتاب با معانی مختلف و چند گانه استفاده کرده که این نکته باعث سختی ترجمه کتاب پیش‌رو شده است. اما نکته جالب این است که هنگام ترجمه و به‌طور کلی خواندن کتاب، در انتهای هر فصل و سرانجام کل کتاب، مترجم و خواننده به درک و دریافتی دست می‌یابند که در آغاز قابل پیش‌بینی نبوده است. شاید اگر نویسنده روش معمول نگارش را برمی‌گزید، کتاب «فضای انیمیشن» شکل و ساختار کنونی را نداشت.

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...