یک ناشر انگلیسی هفت عنوان از نمایشنامه‌های شکسپیر را به صورت کتاب مصور در نمایشگاه کتاب لندن به معرض نمایش گذاشت. 
  
مؤسسه انتشاراتی "سلف مید هیرو" هفت عنوان از نمایشنامه‌های "
ویلیام شکسپیر" را در نمایشگاه کتاب لندن که روز چهارشنبه گشایش یافت در معرفی نمایش عموم گذاشت.

تاکنون هیچ یک از آثار شکسپیر در این قالب متنوع به چاپ نرسیده بودند. امید می‌رود که این کتا‌ب‌ها از استقبال عمومی بالایی برخوردار شوند. "اما هایلی" ویراستار این مجموعه کتاب‌ها ‌گفت: ما این کار را برای ترویج اندیشه‌های شکسپیر از طریق تفنن و سرگرمی آغاز کردیم و قصد داریم شرایطی را فراهم آوریم که تمام افراد یارای لذت بردن و درس آموختن از این کتابها را داشته باشند. در برنامه ریزی اولیه که انجام شد از هرکدام از این کتاب‌ها 8000 جلد برای فروش در بریتانیا چاپ شده است.

وی ادامه داد: «کارهای کلاسیک خشک ممکن است مخاطب عام را خسته و کسل نماید اما ما با این کار قصد داریم که این داستان‌های دراماتیک و آموزنده را با تصویر همه‌فهم‌تر کنیم. کتاب کمی تلخیص شده اما متن همان متن اصلی نمایشنامه است.»

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری فرانسه، این کتاب در انگلستان منتشر شده و تاکنون به زبان‌های کره‌ای و ایتالیایی ترجمه شده و در آمریکا و کشورهای آسیایی چون مالزی سنگاپور و هند هم به نمایش گذاشته شده است. مؤسسه انتشاراتی "سلف مید هیرو" فعالیتش را برای مصور کردن آثار ادبی کلاسیک انگلیسی آغاز نموده و تاکنون چند اثر را به صورت کمیک بوک (کتاب مصور) منتشر کرده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...