کتاب «کیمیای رحمانی»‌، اثر فیض شریفی که به بررسی ارتباط سینمای مسعود کمیایی با دنیای شاعرانه نصرت رحمانی می‌پردازد به تازگی از سوی نشر سیب‌سرخ راهی بازار شده است.
به گزارش ایبنا، کتاب «کیمیای رحمانی»‌، به موضوع بررسی تطبیقی شعرها و آثار نصرت رحمانی و سینمای مسعود کیمیایی می‌پردازد که در آن تأثیر آثار و شعرهای نصرت رحمانی بر آثار این فیلم‌ساز بررسی‌شده است.

در این بررسی‌ها بیان‌شده که خیلی از دیالوگ‌های فیلم‌های مسعود کیمیایی ازجمله دیالوگ‌های فیلم «گوزن‌ها» به کتاب «مردی که در غبار گم شد»، نصرت رحمانی می‌رسد و در آثار و شعرهای کیمیایی خط‌وربط‌هایی از شعرهای نصرت رحمانی وجود دارد که نشان می‌دهد او در آثارش تابع خط‌وربط نصرت رحمانی است.

در این کتاب، فیلم‌های «غزل»، «گوزن‌ها»، «قیصر»، «رضا موتوری»، «بلوچ»، «داش آکل» و «خط قرمز» از آثار مسعود کیمیایی مورد بررسی قرار گرفته است. این فیلم‌ها در یک نقد تطبیقی بررسی شده‌اند؛ معمولا نقدهای تطبیقی در سطح حرکت می‌کنند؛ اما فیض شریفی در این کار به عمق مطلب رفته‌ و ارتباط این فیلم‌ها را با اشعار رحمانی مطرح کرده است.

«کتاب کیمیای رحمانی» درباره سینمای کیمیای و اشعار نصرت رحمانی و ارتباط هر یک از این دو باهم است و تاثیراتی که از یکدیگر گرفته و اثراتی که بر روی یکدیگر گذاشته‌اند. همچنین «کیمیای رحمانی» نام تمام زن‌های فیلم‌های مسعود کیمیایی و زن‌های اشعار نصرت رحمانی است که در جامعه مردسالاری آن زمان به نوعی از بین رفته‌اند. نام‌هایی مانند مرجان و مرضیه و غزل و ...

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
«نصرت زیاد تئاتر و سینما می‌رفت. این تم و نگاه سینمایی در آثارش کم نیست. کتاب «میعاد در لجن» او یک گر ته‌ی سیاسی عصیانگر سینمایی دارد. نحوه‌ی نگاه و رفتار او طوری بود که با عالم روشنفکری و جوانان روشنفکر مچ نبود. از بالا به جوانان نگاه نمی‌کرد... عاشق کافه و قهوه‌خانه بود. صادق هدایت با آن گروه اربعه (چهارتایی:) علوی، مینوی، مسعود فرزاد در همین کافه‌ها سر بلند کردند. موج تئاتر قهوه‌خانه‌ای از همان زمان‌ها پا گرفت.»

این کتاب که نخستين بار در سال 93 از سوی نشر نوید شیراز منتشر شد، به تازگی در 147 صفحه، شمارگان 500 نسخه و به‌بهای 20 هزار تومان از سوی نشر سیب سرخ منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...