الکس کرسچبام سر ویراستار انتشارات پنگوئن از انتشار مجموعه‌ای از اشعار ولادیمیر ناباکوف که تا امروز به زبان انگلیسی منتشر نشده است، خبر داد.

اشعار ولادیمیر ناباکوف


به گزارش فارس، این مجموعه شعر که تنها یک بار به زبان روسی توسط ناباکوف منتشر شده، در ابتدای سال 2010 توسط انتشارات پیگوئن منتشر و روانه بازار ادبی خواهد شد.

این نویسنده و منتقد که به دو زبان روسی و آمریکایی تسلط داشت تا زمان مرگش 18 رمان، 8 مجموعه داستان کوتاه، 7 مجموعه شعر و 9 نمایشنامه منتشر کرد که از معروف‌ترین آنها می‌توان به پنین، خنده در تاریکی، دعوت به مراسم گردن‌زنی، دفاع لوژین، ماری، اختراع والس، لولیتا و ... اشاره کرد.

رمان «لورا» یکی از آخرین آثار این نویسنده که پس از مرگش توسط دیمیتری پسر او و بر خلاف میل ناباکوف منتشر شد. ناباکوف در وصیتنامه‌اش خواسته بود تا این رمان توسط خانواده‌اش سوزانده شود. ناباکوف این رمان 138 صفحه‌ای را در طول عمرش از دسترس عموم مخفی نگاه داشته بود.

به اعتقاد دیمیتری این رمان از آن کتاب‌هایی نبوده که آدمی بتواند آن را نابود کند. با این وجود کرسچبام سر ویراستار نشر پنگوئن دراین‌باره معتقد است که دیمیتری در شرایط حساس تصمیم بسیار بزرگی را گرفته است. به هرحال انتشار مجموعه اشعار منتشر نشده ناباکوف در سال2010 موجب گشوده شدن فصل‌جدیدی در آثار این نویسنده خواهد بود.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...