تامل بر معنای رنج | الف


عکس‌ یکی از قدرتمندترین ابزارها برای ثبت و جاودانه‌ساختنِ لحظات است. یک آن را می‌توان در قالب یک عکس به جمود رساند و برای همیشه در قابی از حرکت بازایستاند. لحظاتی که قبل و بعدِ آن را به‌درستی نمی‌توان معین نمود و از همین رو هم عکس را به طور معمول با تمرکز بر خودِ همان لحظه تفسیر می‌کنند. از این منظر، گروهی عکس را در تبیین یک واقعه، مستقل و قائم‌به‌ذات می‌بینند که کوچک‌ترین توضیحی درباره‌ی آن می‌تواند لذت تماشا را مخدوش کند و در ادراک و استنتاج تماشاگر خلل وارد آورد. اما گروهی از نظریه‌پردازانِ حوزه‌ی عکاسی هم هستند که هر عکس را هرچند مبهم و تار، واجد قصه‌ای در دل خود می‌دانند. در چنین رویکردی عکس‌ها برای هر تماشاگر، مورد استفاده‌ای متفاوت می‌یابند و راهی جداگانه می‌پیمایند و شکلی منحصر به فرد و متمایز پیدا می‌کنند. یوریک کریم‌مسیحی نیز از آن دسته عکاسان و منتقدین عکس است که معتقد است هر عکس قصه‌گویی خاموش است و هر بیننده‌ای می‌تواند دست‌کم یک قصه از دل آن بیرون بکشد. به همین‌خاطر کریم‌مسیحی به شرح عکس‌ها علاقه‌مند است و بدون آن فرآیند لذت را ابتر و بی‌حاصل می‌داند.

یوریک کریم‌مسیحی عکس دومین اول شخص مفرد

یوریک کریم‌مسیحی کتاب‌هایی در زمینه‌ی تفسیر و نقد عکاسی نوشته است. در بسیاری مواقع سراغ موضوعاتی هم‌چون رنج ناپیدای زنان رفته و از میانه‌ی اندوهی که از دل این عکس‌ها بیرون می‌زند، به مشقت‌های بی‌شمار و حل‌ناشدنی زندگی‌شان رسیده است. او در مسیری که در تألیفات و ترجمه‌هایش طی کرده، به‌تدریج بیش‌تر و بیش‌تر بر حکایت‌های نهفته در دل عکس‌ها تمرکز یافته و کتاب «نه فقط زیبا» حاصل همین تأمل او بر معنای رنج است. از دید او عکاسیِ حرفه‌ای با جهان‌بینیِ عکاس متمایز می‌شود. در واقع بینشی که عکاس دارد و فلسفه‌ای که از زندگی می‌شناسد، بیننده را به چالشی برای یافتن داستانِ پسِ آن فرامی‌خواند. کتاب اخیر او، «دومین اول شخص مفرد» حاوی چنین فلسفه‌ای برای جهان عکس است.

یوریک کریم مسیحی در کتاب «دومین اول شخص مفرد» 110 عکس برگزیده از برترین عکاسان دنیا را گردآوری کرده و برای آن‌ها 101 شرح کوتاه نوشته است. قصه‌واره‌هایی که لزوماً نعل به نعل با آن‌چه در عکس‌ها رخ داده، مطابقت ندارد و تنها برداشتی متعلق به کریم‌مسیحی به‌عنوان تماشاگرِ این عکس‌هاست؛ برداشتی که بیننده‌ی دیگری می‌تواند طور متفاوت‌تری از آن را ابراز کند. در هر عکس از زبان راوی اول شخص، داستانی درباره‌ی عکس نوشته شده است. زبان راویان به شکل محاوره است تا فاصله‌ها به حداقل ممکن برسند و صمیمیت و نزدیکی آن‌ها را به مخاطب نشان دهد. روایت‌ها حاوی شرح‌حالی از آدم‌های حاضر و غایب در عکس‌ها هستند. غایب از آن‌رو که ممکن است آن شخص در عکس دیده نشود، اما با شواهدی ردّ حضورش در قاب هویدا شود. مثل زنی که در عکس حاضر نیست، اما تخت‌خوابش از کابوس‌های بی‌پایان او می‌گویند یا مردی که از روی کفش‌های جامانده‌اش در عکس می‌توان فهمید که برای گریز از سایه‌ی سنگین و مرگبار جنگ چه تقلاهایی کرده است. راننده‌ای که ماشین‌اش در دورترین نقطه‌ی دید عکاس قرار گرفته یا خانواده‌ای که تلویزیونِ جاگرفته در قاب، حکایت از حضور دسته‌جمعی‌شان در عکس و روحیات همدلانه‌شان دارد، نمونه‌هایی دیگر از این غیاب‌ها هستند که حضوری پرقصه را پشت عکس فریاد می‌کنند. اغلب از میان همین حاضران یا به‌ظاهر غایبان، نماینده‌ای به عنوان راوی پیش می‌آید و از خودش و از آن حکایتی که در عکس نهفته سخن می‌گوید. این «من» با آن «من»ِ اولیه که لحظه‌ی ثبت عکس در آغاز به او تعلق داشته، تفاوت دارد. به همین علت کریم‌مسیحی به او لقب «دومین اول شخص مفرد» را می‌دهد. اول‌شخصی که درباره‌ی آن واقعه‌ی ابتداییِ شکل‌دهنده‌ی عکس حرف می‌زند، بی‌آن که لزوماً همان حرفی را پی بگیرد که راویِ اول، قصد گفتن‌اش را داشت.

نویسنده‌ی کتاب به جهان نهفته در بطن هر عکس اشاره دارد. چنین نگرشی، به آن جنبه‌ای فرازمانی و مستقل از جغرافیا می‌دهد. از همین رو هم کریم‌مسیحی عکس‌هایی از سراسر دنیا در این آلبوم گرد آورده است تا بگوید در این قاب می‌توان مرزها و تفاوت‌ها را نادیده گرفت و در قید مضمون واقعی و اولیه‌ی خود نماند و حتی از آن فراتر هم رفت. او در ذهن تماشاگرش قصه‌ای تازه می‌سازد؛ روایتی که در نوع خود حقیقتی است که از دل جهان عکس بیرون آمده و نمی‌توان انکارش کرد. از این منظر، هر تماشاگر عکس هم می‌تواند مضمونی تازه برای آن آفریده و در این قاب بگنجاند. کتاب «دومین اول شخص مفرد» با تکیه بر این تفکر گرد آمده تا بیننده را در این مکاشفات سهیم کند. این مجموعه به آشنایی‌زدایی از برداشت مرسوم درباره‌ی عکس می‌پردازد تا موانع برقراری ارتباط با عکس‌ها را از هر کجای جهان که آمده باشند و به هر تاریخی که تعلق داشته باشند، به حداقل برساند: «یک شب آخرهای شکنجه و اعتراف‌گیری گفتند فردا اعدام می‌شیم. وقتی توی پرسه زدن بودیم به شوهرم گفتم: "ما که اعدامی هستیم بیا برنگردیم سلول! بیا بریم! ما که بیرونیم، چرا برگردیم؟!" گفت: "بریم!"، بعد گفت: "اصلا چرا تا حالا برمی‌گشتیم؟! اما اگه بخوایم بریم پسرمون رو چیکار کنیم؟ بی اون که نمی‌تونیم بریم!" توی همین فکر و حرف بودیم که دیدیم پسرمون مطمئن‌تر از ما راه افتاده.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

اصلاح‌طلبی در سایه‌ی دولت منتظم مطلقه را یگانه راهبرد پیوستن ایران به قافله‌ی تجدد جهانی می‌دانست... سفیر انگلیس در ایران، یک سال و اندی بعد از حکومت ناصرالدین شاه: شاه دانا‌تر و کاردان‌تر از سابق به نظر رسید... دست بسیاری از اهالی دربار را از اموال عمومی کوتاه و کارنامه‌ی اعمالشان را ذیل حساب و کتاب مملکتی بازتعریف کرد؛ از جمله مهدعلیا مادر شاه... شاه به خوبی بر فساد اداری و ناکارآمدی دیوان قدیمی خویش واقف بود و شاید در این مقطع زمانی به فکر پیگیری اصلاحات امیر افتاده بود ...
در خانواده‌ای اصالتاً رشتی، تجارت‌پیشه و مشروطه‌خواه دیده به جهان گشود... در دانشگاه ملی ایران به تدریس مشغول می‌شود و به‌طور مخفیانه عضو «سازمان انقلابی حزب توده ایران»... فجایع نظام‌های موجود کمونیستی را نه انحرافی از مارکسیسم که محصول آن دانست... توتالیتاریسم خصم بی چون‌وچرای فردیت است و همه را یکرنگ و هم‌شکل می‌خواهد... انسانها باید گذشته و خاطرات خود را وا بگذارند و دیروز و امروز و فردا را تنها در آیینه ایدئولوژی تاریخی ببینند... او تجدد و خودشناسی را ملازم یکدیگر معرفی می‌کند... نقد خود‌ ...
تغییر آیین داده و احساس می‌کند در میان اعتقادات مذهبی جدیدش حبس شده‌ است. با افراد دیگری که تغییر مذهب داده‌اند ملاقات می‌کند و متوجه می‌شود که آنها نه مثل گوسفند کودن هستند، نه پخمه و نه مثل خانم هاگ که مذهبش تماما انگیزه‌ مادی دارد نفرت‌انگیز... صدا اصرار دارد که او و هرکسی که او می‌شناسد خیالی هستند... آیا ما همگی دیوانگان مبادی آدابی هستیم که با جنون دیگران مدارا می‌کنیم؟... بیش از هر چیز کتابی است درباره اینکه کتاب‌ها چه می‌کنند، درباره زبان و اینکه ما چطور از آن استفاده می‌کنیم ...
پسرک کفاشی که مشغول برق انداختن کفش‌های جوزف کندی بود گفت قصد دارد سهام بخرد. کندی به سرعت دریافت که حباب بازار سهام در آستانه ترکیدن است و با پیش‌بینی سقوط بازار، بی‌درنگ تمام سهامش را فروخت... در مقابلِ دنیای روان و دلچسب داستان‌سرایی برای اقتصاد اما، ادبیات خشک و بی‌روحی قرار دارد که درک آن از حوصله مردم خارج است... هراری معتقد است داستان‌سرایی موفق «میلیون‌ها غریبه را قادر می‌کند با یکدیگر همکاری و در جهت اهداف مشترک کار کنند»... اقتصاددانان باید داستان‌های علمی-تخیلی بخوانند ...
خاطرات برده‌ای به نام جرج واشینگتن سیاه، نامی طعنه‌آمیز که به زخم چرکین اسطوره‌های آمریکایی انگشت می‌گذارد... این مهمان عجیب، تیچ نام دارد و شخصیت اصلی زندگی واش و راز ماندگار رمان ادوگیان می‌شود... از «گنبدهای برفی بزرگ» در قطب شمال گرفته تا خیابان‌های تفتیده مراکش... تیچ، واش را با طیف کاملی از اکتشافات و اختراعات آشنا می‌کند که دانش و تجارت بشر را متحول می‌کند، از روش‌های پیشین غواصی با دستگاه اکسیژن گرفته تا روش‌های اعجاب‌آور ثبت تصاویر ...