نمایشنامه «مکبث» نوشته ویلیام شکسپیر با ترجمه علی سلامی توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر،‌ نمایشنامه «مکبث» اثر مشهور ویلیام شکسپیر به‌تازگی با ترجمه علی سلامی توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شده است.

ترجمه پیش‌رو، براساس نسخه بنیاد شکسپیرشناسی فولجر در واشنگتن انجام شده و ارائه آن، براساس تفاهمنامه علی سلامی با این‌مرکز و اخذ مجوز بازگردانی بوده است. «مکبث» کوتاه‌ترین و از جمله مشهورترین تراژدی‌های ویلیام شکسپیر نمایشنامه‌نویس انگلیسی است که تاریخ نگارشش را بین سال ۱۶۰۶ تا ۱۶۰۷ عنوان می‌کنند و برای اولین‌بار در سال ۱۶۲۳ منتشر شد.

شخصیت تراژدی همان‌طور که از نامش برمی‌آید، مکبث سردار سپاه اسکاتلند است که در ۶۰ درصد متن نمایشنامه حضور دارد. ترجمه فارسی نسخه بنیاد شکسپیرشناسی فولجر از این‌نمایشنامه، با اجازه انتشارات سایمن اند شوستر انجام شده است و مترجم اثر که استاد دانشگاه تهران است، نقدی بر نمایشنامه «مکبث» نوشته که با عنوان «ژرف‌نگری در مکبث» چاپ شده است.

نمایشنامه مکبث، مانند تراژدی‌های کلاسیک ۵ پرده دارد که پرده اول ۷ صحنه، پرده دوم ۴ صحنه، پرده سوم ۵ صحنه، پرده چهارم ۴ صحنه و پرده پنجم ۸ صحنه دارد.

داستان نمایشنامه مورد اشاره درباره مکبث فرمانده پیروز لشگر اسکاتلند است که پس از فتحی بزرگ با سه خواهر جادوگر روبرو می‌شود که به‌شکل سه شبح بر او ظاهر می‌شوند و آینده‌اش را پیش‌بینی می‌کنند: او به‌زودی به پادشاهی می‌رسد و ... . اما این ‌پیش‌بینی به‌جای این‌که باعث آرامش مکبث شود، در دل او هول و هراسی به پا می‌کند چون ناچار است برای رسیدن به پادشاهی، دانکن پادشاه اسکاتلند و ولی‌نعمت خود را به قتل برساند...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

پیک:
خداوند نگه‌دارتان باد بانوی عزیزم! شما مرا نمی‌شناسید.
اما از مقام والای شما به‌خوبی آگاهم.
از این بیمناکم که خطری به‌سرعت به شما نزدیک می‌شود.
به توصیه‌ای این حقیر گوش کنید،
و اینجا نمانید: با فرزندانتان از اینجا بروید.
گویی، بدین‌سان ترساندن شما، مرا بسیار ددمنش نشان دهد.
اما ددمنشی بدتر، ظلمی بی‌رحمانه است
که بسیار به شما نزدیک است. خداوند شما را حفظ کند!
دیگر جرئت ندارم بمانم.
لیدی مکداف: اما به کجا بگریزم؟
من مرتکب خطایی نشده‌ام. اما اینک به یاد می‌آورم،
که من در این عالمِ خاکی هستم، جایی که گزند رساندن،
اغلب ستودنی‌ست و خوبی کردن گاهی
بلاهتی خطرناک محسوب می‌شود.
افسوس، پس چرا دست به این دفاع زنانه بزنم
و بگویم که مرتکب خطایی نشده‌ام؟
آدمکش‌ها وارد می‌شوند.
این آدم‌ها کیستند؟
آدمکش اول: شوهرتان کجاست؟
لیدی مکداف
امیدوارم جایی آن‌چنان ناپاک نباشد
که آدم‌هایی مثل تو او را بیابند.
آدمکش اول: او خائن است.
پسر
تو دروغ می‌گویی، ای پسرت‌فطرتِ پشمالو!
آدمکش اول: بچه سرکش، چه گفتی؟
او را با خنجر می‌زند.
ای نوباوه کوچک خیانت!


این‌کتاب با ۳۱۲ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۴۵ هزار تومان منتشر شده است.

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...