برگزیدگان پنجمین دوره مسابقه خلق کتاب تصویری دستان معرفی شدند.

به گزارش مهر، این مراسم با حضور قادرآشنا، مدیرعامل مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران، فریدون عموزاده خلیلی، رئیس هیئت‌مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، علی بوذری، مدیرعامل انجمن تصویرگران ایران، غلامرضا نوعی، مدیر نمایشگاه‌های خارجی، احمد شاکری، مشاور مدیرعامل و مراد خزایی، مدیر روابط عمومی مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران و برگزیدگان پنجمین دوره خلق کتاب تصویری برگزار شد.

بر اساس داوری‌های صورت گرفته، زهرا نعمت الهی (نویسنده) و زهرا محمد نژاد (تصویرگر) برای کتاب «دختر حنا» به‌عنوان برگزیدگان این دوره معرفی شدند. بر اساس هماهنگی‌های به‌عمل‌آمده، برگزیدگان با حمایت مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران به یکی از نمایشگاه‌های خارج از کشور در سال جاری اعزام خواهند شد.

رئیس هیئت‌مدیره انجمن نویسندگان کودک و نوجوان گفت:  ایده برگزاری کارگاه خلق کتاب تصویری در جلسه مشترکی بین انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن تصویرگران ایران، مؤسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی شکل گرفت تا رویدادی رقم‌زده شود و مشکلات تاریخی که بین تصویرگر و نویسنده وجود داشت برطرف گردد و به حداقل برسد تا دو طرف به یک فهم مشترک در خلق یک اثر برسند.

مدیرعامل انجمن تصویرگران ایران درباره ادامه و استمرار این کارگاه‌ها عنوان کرد: با برگزاری این کارگاه‌ها اکنون ما تصویرگرانی داریم که می‌توانند داستان بنویسند و با نویسندگان مشارکت پویا و سازنده‌ای را در جهت خلق اثر دارند. این سنت، حرکت خوبی بود. امید است ضمن حفظ ایده و آسیب‌شناسی آن، تغییراتی در شیوه اجرای آن اعمال کنیم.

در پایان مراسم ضمن تجلیل از اثر نخست، از فرزانه رحمانی برای متن کتاب «من یک فضانوردم»، تینا حیدری برای تصاویر کتاب «من یک فضانوردم»، ملیحه شاهرخی برای متن کتاب «ابر بازیگوش»، رضا میر شجاعی برای تصاویر کتاب «ابر بازیگوش»، زهرا شاهی برای متن کتاب «نارگوول» و محبوبه یزدانی برای تصاویر کتاب «نارگوول» تقدیر شد.

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...