یورگن هابرماس، فیلسوف برجسته معاصر آلمانی از پذیرفتن جایزه ادبی شیخ زاید امارات امتناع کرد.

یورگن هابرماس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، یورگن هابرماس، فیلسوف برجسته آلمانی می‌گوید که جایزه ادبی شیخ زاید را که گران‌ترین جایزه ادبی در امارات است و پیش‌ از این گفته بود از دریافت آن خوشحال خواهد شد نمی‌پذیرد.

یورگن هابرماس، فیلسوف 91 ساله برجسته معاصر آلمانی در سایت خبری اشپیگل اعلام کرده «پیش از این موافقت خود را برای دریافت جایزه کتاب شیخ زاید امارات اعلام کرده بودم. تصمیم اشتباهی بود و همین‌جا تصحیح‌ش می‌کنم.»

هابرماس در این بیانیه که ناشرش زورکامپ فرلاگ به اشپیگل ارسال کرده افزوده «من به شکل کافی برای خودم ارتباط خیلی نزدیک این موسسه را که جوایز را اهدا می‌کند با نظام سیاسی حاکم بر این کشور توضیح نداده بودم.»

در صفحه نخست جایزه کتاب شیخ زاید آمده است که یورگن هابرماس به پاس فعالیت بلندمدت بیش از یک قرن به عنوان شخصیت فرهنگی سال 2021 این جایزه انتخاب شده است.

لازم به ذکر است که برندگان هر هشت بخش جایزه ادبی شیخ زاید هر کدام 750 هزار درهم امارات که معادل 204 هزار دلار است دریافت می‌کنند.

جایزه شیخ زاید که از سوی امارات متحده عربی از سال ۲۰۰۷ راه‌اندازی شده، از معتبرترین جوایز جهان عرب است که با هدف تجلیل از نویسندگان، ناشران و اندیشمندانی که در راستای غنای فرهنگی و ادبی کشورهای عربی می‌کوشند، به صورت سالانه جوایزی را به برگزیدگان اعطا می‌کند.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...