کتاب‌هایی از "میلان کوندرا" و "موریس بلانشو" در فهرست نامزدهای بخش غیر داستانی جایزه ترجمه فرانسه قرار گرفت.

هیئت داوران جایزه ترجمه فرانسه نامزدهای بیست و یکمین دوره خود را معرفی کرد. این جایزه که از سوی بنیاد آمریکا - فرانسه با همکاری بنیاد "کلود فلورنس" اعطا می‌شود، نامزدهای خود را در دو بخش رمان و غیر داستان به این شرح اعلام کرد:

"خدا متعهد نیست" نوشته احمد کوروما ترجمه فرانک واین، "دام بلا" نوشته ژان اچنوز ترجمه لیندا کووردال، "سولی" نوشته ژان کلود ایزو ترجمه هووارد کورتیس، "حیوونا رو بیرون کنین" نوشته ورونیک اووالده ترجمه آدریانا هانتر و "نام محل" نوشته ژان ریکاردو ترجمه جوردن استمپ در بخش داستان.

به گزارش مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، در بخش غیر داستانی هم "پرده" اثر میلان کوندرا ترجمه لیندا آشر، "چطور می‌تونی در مورد کتابی که نخوانده‌ای قضاوت کنی؟" نوشته پیر بایار ترجمه جفری ملمن، "سرگردانی" نوشته استفن مالارمه ترجمه باربارا جانسون، "صدایی از جای دیگر" از موریس بلانشو ترجمه شارلوت مندل و "زندگی برهنه می خوابد" نوشته ژان هاتزفلد مترجم لیندا کووردال نامزد شده‌اند.
 

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...