«اگر داوران یک اثر احساس بکنند در معرض مواجهه صاحبان اثر قرار دارند تحفظ پیدا می‌کنند.» این دلیل دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی برای اعلام نشدن نام داوران نخستین دوره جایزه جلال آل‌احمد است.

به گزارش فارس، محمد‌رضا مخبر دزفولی در نشستی با نمایندگان رسانه‌ها در پاسخ به پرسشی درباره دلایل اعلام نکردن نام داوران جایزه جلال آل‌احمد، گفت: یکی از روش‌های جلوگیری از اعمال فشار به داوران یک اثر، اعلام نکردن نام آن‌هاست. (!)

مخبر افزود: اصل اینکه داوران یک اثر، چه علمی، چه ادبی، نامعلومند در همین امر نهفته است. چون داوران باید در بررسی و اظهار‌نظر کردن درباره اثری که داوری می‌کنند، احساس آرامش کنند.
به گفته وی، وقتی داوران در بررسی یک اثر معرفی شده باشند نویسندگان مستقیم و غیرمستقیم چون و چرا می‌کنند و این باعث می‌شود تحفظ بر اظهار‌نظر این داوران حاکم شود.
نخستین دوره جایزه جلال آل‌احمد آذر امسال همزمان با سالروز تولد این نویسنده برگزار شد که هیچ برگزیده‌ای در بخش‌های مختلف خود نداشت.

جایزه اصلی این جایزه اهدای 110 سکه بهار آزادی به هر یک از برگزیدگان بود.
بعد از برگزاری نخستین دوره این جایزه، رسانه‌ها از محمدعلی رمضانی، دبیر علمی این جایزه خواستار اعلام اسامی داوران شدند که وی این درخواست را رد کرد.

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...