در مراسمی که ظهر امروز به مناسبت روز جهانی ترجمه از سوی یونسکو در سلیمانیه عراق برگزار شد، جایزه بهترین مترجم کُردی سال به مریوان حلبچه‌ای رسید.

مریوان حلبچه‌ای

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، مریوان حلبچه‌ای با اعلام این خبر اظهار کرد: سال 2019 یونسکو، سلیمانیه عراق را به عنوان پایتخت ادبیات جهان معرفی و دفتر یونسکو در این شهر دایر شد که فعالیت‌های فرهنگی متنوعی در آن انجام می‌شود.

این مترجم زبان کردی و برنده بیش از 10 جایزه بزرگ بین‌المللی در جشنواره‌های مختلف جهانی افزود: امروز در مراسمی به همت یونسکو، استانداری و اداره فرهنگ و هنر سلیمانیه مراسم انتخاب مترجم سال با برنامه‌های متنوع از جمله سخنرانی‌ شیما وسیم، نماینده یونسکو در شهر سلیمانیه، هلال ابوبکر، استاندار سلیمانیه و محسن ادیب، مدیرکل فرهنگ و هنر سلیمانیه برگزار شد و من این توفیق را یافتم که در این مراسم جایزه نخست را دریافت کنم.

حلبچه‌ای سال گذشته نیز جایزه مترجم سال نمایشگاه جهانی کتاب سلیمانیه را دریافت کرده بود.

از دیگر جوایز اعطایی به وی می‌توان به جایزه طلایی احمد هردی، جایزه شهید معروف برزنجی و جایزه کانون نویسندگان کُرد اشاره کرد.

وی تاکنون 70 کتاب را در قالب داستان، نمایشنامه و شعر از کُردی به فارسی و برعکس ترجمه کرده است که از جمله آنها می‌توان به آثار بختیار علی و مجموعه داستان‌ها و اشعار شاخص فارسی کلاسیک و معاصر اشاره کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...