رمان «قاضی» [Soudce z milosti] نوشته ایوان کلیما و با ترجمه فروغ پوریاوری از سوی انتشارات ثالت به کتاب‌فروشی‌ها رسید.

قاضی» [Soudce z milosti]  ایوان کلیما

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، در توضیحی بر این کتاب آمده است که در میان ساختمان‌های گوتیک و خیابان‌های مه‌آلود و در دوران تاریکِ حاکمیت کمونیست‌ها در پراگ، روابط انسان‌ها نیز مبهم و تیره‌‌وتار می‌شود و همه‌چیز در هاله‌ای از تردید قرار می‌گیرد. قاضیِ داستان کلیما بیش از آن‌که قضاوت کند، قضاوت می‌شود. گاه دستگاه حکومت کمونیستی او را بازخواست می‌کند، گاه همسرش و دوستانش، گاه خود از نگاه آن‌ها خود را محاکمه می‌کند، از دلِ این قضاوت‌هاست که عمیق‌ترین و بنیادی‌ترین تناقض‌های زندگی‌اش بر خواننده فاش می‌شود. قاضیِ درستکاری که تن به صدور احکام ظالمانهٔ رژیم نمی‌دهد، تا کجا می‌تواند خود را پاک بداند؟

در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «جنگ تمام شد؛ کار رژیم اشغالگر هم همین‌طور. منفورترین نمایندگان آن رژیم یا از کشور فرار کرده بودند یا سر از زندان درآورده بودند و در همان حال قربانیان، شهید اعلام می‌شدند؛ اما همه این‌ها فقط به بخش اندکی از ملت مربوط می‌شد؛ بیش‌تر مردم نه مرده بودند، نه فرار کرده بودند و نه زندانی شده بودند، بلکه فقط به زندگی عادی‌شان ادامه داده بودند. آن‌ها یک‌شبه وارد دنیایی شده بودند که در آن فرمان اعمالی صادر می‌شد که طبق قوانین دیروز جرم شناخته می‌شد، دنیایی که قوانینش جرایمِ همین دیروز را قهرمانانه معرفی می‌کرد.»

ایوان کلیما؛ نویسنده، نمایش‌نامه‌نویس، روزنامه‌نگار و مقاله‌نویس اهل جمهوری چک، متولد 14 سپتامبر سال 1931 است. کلیما سال 2002 جایزه فرانتس کافکا را برای یک عمر فعالیت ادبی به دست آورد.

«عشق و زباله»، «روح پراگ»، «در انتظار تاریکی»، «کار گل»، «نه فرشته نه قدیس»، «قرن دیوانه من»، «در میانه امنیت و ناامنی» و «کار گِل» از آثار این نویسنده به شمار می‌آیند که به فارسی ترجمه و منتشر شده است.

رمان «قاضی» نوشته ایوان کلیما، در 652 صفحه، به قیمت 150 هزار تومان، در قطع رقعی، جلد گالینگور و با ترجمه فروغ پوریاوری از سوی انتشارات ثالت به کتاب‌فروشی‌ها راه یافت.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...