رمان «آخرش هم هیچ» [Alles umsonst] اثر والتر کمبوسکی [Walter Kempowski] نویسنده آلمانی با ترجمه ستاره نوتاج منتشر شد.

آخرش هم هیچ» [Alles umsonst] اثر والتر کمبوسکی [Walter Kempowski]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، «آخرش هم هیچ» آخرین اثر والتر کمبوسکی ست و بخش عمده داستان در ژانویه سال 1945 در عمارت خانواده‌ فون گلوبیگ در پروس شرقی می‌گذرد.
این عمارت واقع در جایی نه چندان دور از میتکاو، شهری کوچک در پروس شرقی، در قطعه زمینی کوچک واقع شده بود که جزو زمین‌هایی بود که بخش عمده آنها را به‌جز همین قسمت کوچک فروخته بودند و عمارت هم در حد و اندازه قصر نبود. نام صاحبان گئورگن هوف، فون گلوبیک بود، کاتارینا و ابرهارد فون‌گلوبیگ. این لقب اشراف زادگان را پادشاه ویلهلم در سال 1905 به آنها اعطا کرده بود. ابرهارد فون‌گلوبیگ در حال حاضر در جنگ راهبر ویژه ورماخت آلمان بود.

این رمان نشان می‌دهد چگونه انسان‌هایی که هیج شباهتی به هم ندارند با خطر قریب‌الوقوع حمله ارتش سرخ مواجه می‌شوند و چگونه دشواری و مخاطرات اوضاع رابطه‌ هر فرد را، بسته به شخصیتی که دارد ، با دیگران تغییر می‌دهد.

کمبوسکی جزئیات را همچون فرازهای تکرارشونده موسیقی به کار می‌گیرد و کل کتاب نیز همچون قطعه‌ای موسیقی است که به‌آرامی آغاز می‌شود، سرسختانه پیش می‌رود و در نهایت به اوجی سهمناک می‌رسد.

والتر کمپوسکی به خاطر مجموعه رمان‌هایش به نام‌های «آلمانی کرونیکل» و «یادبود اکولوت»، مجموعه‌ای از گزارش‌های زندگی‌نامه‌ای، نامه‌ها و سایر اسناد توسط شاهدان معاصر جنگ جهانی دوم مشهور بود.

در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «شب هنوز به سرنرسیده بود که حمله از شرق آغاز شد. غرش‌هایی پی‌درپی از ان سوی خط افق به گوش رسید و آسمان نورباران شد. شبیه بمباران کونیگسبرگ می‌شد از دوردست انفجار تک‌تک بمب‌ها را دید. اینجا غرش‌هایی پی‌درپی رخ می‌داد که اگر آدم گوش‌هایش را هم می‌گرفت باز صدای آن را می‌شنید. بی‌گمان هزاران توپ جنگی شلیک شده بود، بی‌گمان حمله آغاز شده بود.»

انتشارات ققنوس اخیرا این کتاب را در 392 صفحه و با قیمت 240 هزار تومان عرضه کرده است.

................ هر روز با کتاب ................

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...