کریستین بوبن [Christian Bobin] در ۷۱ سالگی از دنیا رفت.

کریستین بوبن [Christian Bobin] کریستیان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کریستین بوبن نویسنده‌ی فرانسوی که در دنیا شناخته شده بود دیروز جمعه ۴ آذر درگذشت.

وی در آثارش به خوبی چیزهای شگفت‌انگیز را از دل مسایل کوچک و تجربه‌های ساده زندگی مانند کودکی، عشق و تنهایی، بیرون می‌کشید و با کلماتی ساده و موسیقایی به اندازه شعری درخشان، در کنار هم قرار می‌داد.

کتاب «لباس یک مهمانی کوچک» وی که سال ۱۹۹۱ منتشر شد اولین موفقیت بزرگ او بود. پس از آن شاهکاری به نام «قدیس فرودستان» [رفیق اعلی] که به فرانسوای آسیزی تقدیم شده بود منتشر شد و جایزه دوموگو و جایزه بزرگ کاتولیک را دریافت کرد. وی سال ۲۰۱۶ نیز جایزه آکادمی فرانسه را برای همه خدمتی که به زبان فرانسوی کرده بود دریافت کرد.

وی در تمام این سال‌ها به شیوه خودش نوشت و زندگی کرد و از بدنامی و زندگی پاریسی و شلوغی‌هایش دور بود؛ بدون اینترنت و در عشق به سکوت و باغ‌های گل.

در مصاحبه‌ای که وی سال ۲۰۰۷ با لوموند انجام داد، بیشتر در پی یک ارتباط انسانی و لذت بردن از اشتراک آزادانه نظر بود و کمتر خود را نشان داد. وی در پاسخ به این سوال که سخت می‌توان به شما دست یافت و در رسانه‌ها بسیار محتاطانه دیده می‌شوید، این تمایل به کناره‌گیری از کجا می‌آید؟ گفته بود آنچه شما به زیبایی کناره‌گیری من می‌نامید، عنصری شخصیتی در من است، نوعی فروتنی و ترس از این که با گفتار یا آشکار شدن بیش از حد خود، حیات خود را از دست می دهد. هیچ چیز خیره‌کننده‌تر از ردپای یک گنجشک در برف نیست. با این رد پا می‌توانید کل پرنده را ببینید و برای آن نیاز به برف است. معادل برف در زندگی انسان سکوت است؛ سکوتی اختیاری که فاصله‌ای می‌شود برای ایجاد پیوند واقعی...

آثار بوبن مانند زنجیری به هم پیوسته، در کنار هم تابلوی زندگی و افکار نویسنده را شکل می‌دهند و سرشار از اندیشه‌اند؛ اندیشه‌ای که از زندگی عاشقانه از عشقش به زندگی سرچشمه می‌گیرد.

وی به شهرت چندان اهمیت نمی‌داد و به طور مرتب به نوشتن و انتشار کتاب می‌پرداخت و برخی از این کتاب‌ها حتی بیش از ۱۰۰هزار نسخه فروش کرده‌اند. امسال وی رمانی را در انتشارات گالیمار و نیز گلچینی از آثارش با عنوان «آثار منتخب» را وارد بازار کتاب کرده بود.

وی همان زمان به خبرگزاری فرانسه گفت: «من در گهواره‌ای فولادی به دنیا آمدم و فرزند مردی هستم که استاد طراحی صنعتی بود» با این حال او در آثارش به مسایل صنعتی، رآلیسم اجتماعی یا مبارزه طبقاتی کاری نداشت بلکه برعکس هنر وی به طبیعت و آسمان نظر داشت.

«رفیق اعلی»، «فرسودگی»، «نور جهان»، «بیهوده»، «ژه»، «دی‍وان‍ه‌ب‍ازی‌»،‌«ابله محلّه»، «زن آینده»، «دلباختگی (لوئیز امور)»، «بانوی سپید»،«رستاخیر»، ‌«اسیر گهواره» و «ایزابل بروژ» شماری از کتاب‌های وی هستند که به فارسی ترجمه و منتشر شده‌اند.

................ هر روز با کتاب ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...