کتاب «زندگی‌ام را دوست داشتم» [I Liked My Life] اثر ابی فبیاشی [abby fabiaschi] با ترجمه فیروزه مهرزاد توسط نشرکتاب دیدآور منتشر شد.

زندگی‌ام را دوست داشتم» [I Liked My Life] اثر ابی فبیشی [abby fabiaschi]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، مهرزاد درباره این رمان گفت: «زندگی‌ام را دوست داشتم» داستانی است که با توجه به مفاهیم عشق، فقدان، شفا و رهایی به رشته تحریر درآمده است. نویسنده این اثر، استادانه از بیان احساسات بیش از حد پرهیز می‌کند و به قلب آن‌چه در زندگی اهمیت دارد، به عبارتی عشق و مرگ می‌پردازد. در واقع این اثر داستانی چند لایه درباره خانواده و نیروی عظیم عشق است که دانسته‌های ما را از خود و افرادی که دوست داریم به چالش می‌کشد.

وی افزود: این کتاب دربرگیرنده داستان زندگی «مدی» است که در جایگاه همسری فداکار، خانه‌دار و یک مادر، سنگ بنای خانواده است. او یک خانم محترم واقعی است تا زمانی که از ساختمانی بلند پایین می‌پرد و شوهرش «بریدی» و دختر نوجوانش «ایو» را تنها می‌گذارد و آن‌ها از چگونگی رخداد چنین اتفاقی، گیج و حیران می‌شوند. چطور ممکن است، زن شادی که آن‌ها دوستش داشتند، به ظاهر بدون دلیل، ناگهان از زندگی‌شان ناپدید شود؟ چطور بدون او می‌توانند ادامه دهند؟ اما آن‌ها وقتی جزئیات آخرین روزهای زندگی مدی را زیرورو می‌کنند، با حقایق دیگری روبرو می‌شوند.

مهرزاد با بیان اینکه «زندگی‌ام را دوست داشتم» نخستین اثر ابی فبیاشی است، یادآور شد: وی مدافع حقوق بشر و یکی از بنیانگذاران مؤسسه «شبکه خود را تقویت کنید» است. این مؤسسه غیر انتفاعی به استقلال بازماندگان قاچاق انسان کمک می‌کند و مسیر را برایشان هموار می‌سازد.

چاپ نخست کتاب «زندگی‌ام را دوست داشتم» با ترجمه فیروزه مهرزاد در ۳۲۴ صفحه و به قیمت ۱۵۰ هزار تومان به همت نشر کتاب دیدآور، منتشر و راهی بازار کتاب ایران شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...
در شوخی، خود اثر مایه خنده قرار می‌گیرد، اما در بازآفرینی طنز -با احترام به اثر- محتوای آن را با زبان تازه ای، یا حتی با وجوه تازه ای، ارائه می‌دهی... روان شناسی رشد به ما کمک می‌کند بفهمیم کودک در چه سطحی از استدلال است، چه زمانی به تفکر عینی می‌رسد، چه زمانی به تفکر انتزاعی می‌رسد... انسان ایرانی با انسان اروپایی تفاوت دارد. همین طور انسان ایرانیِ امروز تفاوت بارزی با انسان هم عصر «شاهنامه» دارد ...
مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...