تهی شدن از انسانیت | الف


اندرو بروک میلر
[Andrew Miller] رمان‌نویس پرکار انگلیسی که در کشورهای مختلفی از جمله اسپانیا، ژاپن، ایرلند و فرانسه نیز زندگی کرده است، رساله‌ی دکتری‌اش را در مورد نویسندگی خلاق و نقد ادبی در دانشگاه لانکستر نوشته است. اولین کتاب او، رمان «درد نهفته» (Ingenious Pain) ، که در سال ۱۹۹۷ در انگلستان منتشر شده، جوایز ادبی مهمی دریافت کرده است؛ جایزه‌ی یادبود جیمز تیت بلک در زمینه‌ی ادبیات داستانی، جایزه‌ی جهانی ادبیات دوبلین و جایزه‌ی ادبی گرینزانه کاوور ایتالیا. این کتاب همچنین عنوان کتاب برگزیده‌ی نیویورک تایمز را در سال 1997 به دست آورده و تا کنون به 36 زبان ترجمه شده است. در ایران نیز روزنامه‌ی آرمان «درد نهفته» را در فهرست بیست کتاب برتر ادبیات داستانی ترجمه شده به فارسی در سال ۱۳۹۸، قرار داده است.

درد نهفته اندرو میلر (Ingenious Pain)

سایر آثار پر‌شمار اندرو میلر که (بر اساس اطلاعات نویسنده‌ی این یادداشت و تا کنون) به فارسی ترجمه نشده‌اند، عبارتند از: «خانه‌ی تازه»1998 Casanova، «اکسیژن»2001 Oxygen، «مثبت‌اندیش»2005 The Optimists، «یک صبح همچون پرنده‌ای»2008 One Morning Like a Bird، «خالص»2011 Pure، «عبور»2015 The Crossing و «حالا ما کاملاً آزاد خواهیم بود»2018 Now We Shall Be Entirely Free.

رمان «درد نهفته» که از ۸ بخش اصلی و فصل‌های مختلفی درون هر بخش تشکیل شده است، داستان زندگی شخصیتی به نام دکتر جیمز دایر را از زبان راوی دانای کل روایت می‌کند؛ او که با ویژگی عجیب و مادرزادی عدم احساس درد، در خانواده‌ای روستایی، پرتعداد و خوشبخت زاده می‌شود، زندگی پرفراز و نشیبی را تجربه می‌کند که از بخش سوم کتاب به صورت خطی روایت می‌شود. او که بدون داشتن مشکلی خاص و با درک کامل صحبت‌ها و رفتارهای اطرافیانش، تا یازده سالگی حرف نمی‌زند، شخصیتی بسیار پیچیده دارد. از دوران خوش زندگی در جمع خواهران و برادرانش دیری نمی‌گذرد که بیماری همه‌گیر آبله تعداد زیادی از اهالی روستا و همچنین خانواده‌ی او را به دیار مرگ می‌فرستد. هراس جمعی ناشی از شیوع بیماری، درمان‌های خرافی و ابتدایی مردم و وضع فلاکت‌بار جامعه در این دوران در حین روایت داستان اصلی، به خوبی نشان داده می‌شوند. بعد از فروپاشی خانواده است که دوران کودکی پررنج جیمز نیز آغاز می‌شود. ابتدا به گروهی تبهکار می‌پیوندد که از او برای تبلیغ و فروش دارویی به ظاهر معجزه‌گر، سوء‌ استفاده می‌کنند. حوادث عجیب همچنان ادامه دارند؛ یکی از افراد خانواده‌ای ثروتمند جیمز را کشف می‌کند، او با کنجکاوی ذاتی و هوش کم‌نظیرش به شاخه‌ی کالبد‌شناسی رشته‌ی پزشکی وارد می‌شود، در سن بیست و یک سالگی عمل جراحی پیچیده‌ای را با موفقیت انجام می‌دهد و به جراحی بسیار ماهر تبدیل می‌شود، در مسیر سن‌پترزبورگ برای جراحی کاترین، امپراتریس روسیه، حوادثی غریب پیش رویش قرار می‌گیرند و ... جیمز دایر که نمی‌تواند هیچ‌ نوعی از درد جسمی و رنج روحی را احساس ‌کند، با تجربه‌ی عشق، دلسوزی و لذت نیز کاملاً بیگانه است و شاید این بزرگ‌ترین درد و رنج ممکن برای انسان باشد؛ تهی شدن از آن چه انسانیت می‌نامندش.

بستر زمانی اتفاقات رمان «درد نهفته»‌ قرن هجدهم میلادی است. قرنی که برای قاره‌ی اروپا دوران رونق علوم تجربی، عزیز شدن علم و اهمیت یافتن صنعت است. دوره‌ای که بی‌شک محل تلاقی باورهای ناشی از تجربه و دستاوردهای علمی با عقیده‌های کهنه و پوسیده‌ی خرافی است. با این حال، اقشار مختلفی از جامعه در شرایط فقر و کمبود شدید بهداشت زندگی می‌کنند. شرایط اجتماعی زندگی جیمز در کودکی از جهات بسیاری می‌تواند یادآور داستان الیور توییست باشد: «در نخستین هفته‌های پیوستن مجددشان، جیمز همراه او در شهر می‌گشت: سرک کشیدن به میخانه‌ها، مکان‌های عمومی، قمارخانه‌ها، گودها. مردان پسرک را با شرارت نگاه و او را چنان ورانداز می‌کردند که گویی اسب یا مکنت مردی دیگر را. زنان، به وسوسه‌ی روی زیبایش، با مهری احتیاط‌آمیز و صبورانه به او نزدیک می‌شدند. در پایان ماه ژوئن، در اتاقی در خیابان دانمارک، با آفتابی که چون پرچمی بر کفپوش تخته‌ای سیاه گسترده بود و مگسی به رخوت بر شیشه‌ی مشجر می‌کوفت، گامر به وسایلی اشاره کرد، که به مدد آن، او -نه، آنان- ثروتند توانند گشت.»

«درد نهفته» به شیوه‌ی رمان‌های کلاسیک با جزئیات‌پردازی و توصیفات فراوان روایت می‌شود. این میزان از پرداختن به جزئیات صحنه‌ها، لباس‌ها و خلق و خو و رفتار شخصیت‌ها در بسیاری مواقع آثار بالزاک را به خاطر می‌آورد: «به جلو خان کافه ککستن می‌رسد، خم می‌شود و از در کوتاه به داخل می‌رود و در روشنایی متغیرالجهت و هوای آلوده‌ی آن جا می‌ایستد. پیش‌غرفه‌ای با آتشی خرد، نیمکت‌هایی که از سایش موزه‌های بی‌شمار برق افتاده‌اند، چهار میز که روی هر یک شمعی دودکنان می‌سوزد. شخص ککستن، دست به کمر، کنار آتش ایستاده، از بالای شانه‌ها شش تن از مهمانان آن شب جناب را، که بی‌حال و رمق از می و خستگی، دومینو بازی می‌کنند، تماشا می‌کند. ککستن با دیدن جیمز حالتی از خوشامدگویی به چهره‌ی خود می‌دهد و دو مرد با یکدیگر سلام و علیک می‌کنند.»

ترجمه‌ی کتاب «درد نهفته»‌ [منوچهر بیگدلی خمسه] در عین وفاداری به متن و رعایت سبک و سیاق رمان‌های قرن هجدهمی، بسیار روان است. مترجم در موارد بسیاری از واژه‌های کهن یا الگوهای دستوری ادبی استفاده کرده است تا خواننده درک روشن‌تری از زمان روایت داستان و سبک نوشتاری نویسنده داشته باشد. اما هر جا که از واژه‌ای مهجور و کم‌کاربرد و یا ناآشنا برای مخاطب عام، استفاده شده، در پانویس توضیحات لازم آورده شده است.

درد نهفته»‌ با ترجمه منوچهر بیگدلی خمسه در 392 صفحه و توسط نشر نو منتشر شده است.]

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...