کتاب «امپراتور فیلسوف» [The boy who would be king] سرگذشت مارکوس اورلیوس به تصویرگری ویکتور یوهاس و با ترجمه شهاب‌الدین عباسی منتشر شد.

 «امپراتور فیلسوف» [The boy who would be king] سرگذشت مارکوس اورلیوس نوشته رایان هالیدی [Ryan Holiday]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «امپراتور فیلسوف» نوشته رایان هالیدی [Ryan Holiday] به تازگی از انتشارات نخستین به چاپ رسیده است که نویسنده در این کتاب داستان زندگی و اندیشه‌های مارکوس اورلیوس را به زبانی روان شرح می‌دهد.

داستان کتاب درباره پسری جوان به نام مارکوس اورلیوس در دو‌هزار سال قبل است که از یک زندگی ساده به مقامی بسیار بالا رسید و امپراتور سرزمینی پهناور شد.

در بخشی از داستان می‌خوانیم:
«در همین حال؛ روستیکوس،‌ مارکوس را پیدا کرد و به او گفت: می‌دانی که اینجا هم جایی نیست که تو باید در آن باشی.
درست نیست چیز‌هایی را که می‌دانی، نادیده بگیری. فایده‌ی این همه آموزش که دیدی چیست اگر از آن‌ها استفاده نکنی. ما وقت زیادی را صرف گفتگو درباره‌ی ویژگی‌های پادشاهان خوب کردیم و تو هم باید به زودی یکی از آن‌ها شوی.
مارکوس گفت: اگر آماده نباشم چی؟ اگر به اندازه‌ی کافی باهوش نباشم چی؟ اگر کار‌ها را خراب کنم چی؟
روستیکوس گفت: فقط بهترین کاری را که می‌توانی، انجام بده. گام به گام. این اصلا چیز کمی نیست. آن شب مارکوس در خواب دید که شانه‌هایش از عاج شده و ردای بنفش امپراتور، روی آن‌ها را پوشانده است.
مارکوس، صبح که از خواب بیدار شد، دانست وقت آن فرا‌رسیده است. حالا نوبت او بود که تصمیم بگیرد و بار مسئولیت را به دوش کشد. باید از روستیکوس هم به بهترین شکل قدردانی می‌کرد. و بهترین قدردانی از یک مربی این است که طبق چیز‌هایی که به ما آموخته، زندگی کنیم.»

چاپ اول این کتاب در 56 صفحه مصور رنگی، شمارگان 1000 نسخه و با قیمت 25000 هزار تومان راهی بازار نشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...
نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...