ترجمه دو نمایشنامه «ستوان آینیشمور» و «مرد بالشی» [The Pillowman] نوشته مارتین مک‌دونا [Martin McDonagh] توسط نشر افراز به چاپ‌های پنجم و ششم رسیدند.

مرد بالشی» [The Pillowman]  مارتین مک‌دونا [Martin McDonagh]

به گزارش خبرنگار مهر، دو نمایشنامه «ستوان آینیشمور» و «مرد بالشی» نوشته مارتین مک‌دونا با ترجمه زهرا جواهری به‌تازگی توسط انتشارات افراز به‌ چاپ‌های پنجم و ششم رسیده‌اند.

مارتین مک‌دونا نمایشنامه‌نویس شهیر ایرلندی است که به‌واسطه اجرای نمایشنامه‌های «ملکه زیبایی لی‌نین»، «مرد بالشی» و «ستوان آینیشمور» خود در ایران، شناخته‌شده است. او متولد ۱۹۷۰ در لندن است و به‌عنوان یکی از نمایشنامه‌نویسان مهم انگلیسی‌زبان شناخته می‌شود. مک‌دونا در کار فیلمنامه‌نویسی نیز کارنامه‌ای برای خود دارد.

دو نمایشنامه «ستوان آینیشمور» و «مرد بالشی» دربرگیرنده مفاهیمی درباره خشونت افسارگریخته و جنون انسان هستند و به واسطه اجراهای مختلف‌شان در عرصه تئاتر ایران، شناخته‌شده هستند. «ستوان آینیشمور» برای اولین‌بار در سال ۲۰۰۱ و «مرد بالشی» در سال ۲۰۰۳ چاپ شد. نشر افراز همچنین از این نویسنده، نمایشنامه «ماموران اعدام» با ترجمه سروش زاغیان و امیر نجفی و فیلمنامه «در بروژ» را با ترجمه زهرا جواهری منتشر کرده است.

چاپ پنجم «ستوان آینیشمور» با شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۲۴ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

چاپ ششم «مرد بالشی» هم با شمارگان ۳۰۰ نسخه و قیمت ۳۲ هزار تومان به بازار نشر امده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...