«زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران» [Domesticity and consumer culture in Iran : interior revolutions of the modern era] اثر پاملا کریمی [Pamela Karimi] با ترجمه زهرا طاهری توسط نشر شیرازه منتشر شد.

زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران» [Domesticity and consumer culture in Iran : interior revolutions of the modern era]  پاملا کریمی [Pamela Karimi]

به گزارش کتاب نیوز، پاملا کریمی استادیار تاریخ هنر در دانشگاه ماساچوست، دارتموث است. او در سال 2009 دکترای خود را در زمینه تاریخ و نظریه هنر و معماری از دانشگاه MIT دریافت کرد. زمینه اصلی تحقیق او هنر، معماری و فرهنگ بصری خاورمیانه مدرن است.

ناشر در معرفی این اثر آورده است:

مطالعات ناظر بر مواجهه‌ی مدرنیته با فرهنگ و زندگی در ایران، بر تجارب حاصل از این مواجهه در قلمرو سیاسی و حوزه‌ی عمومی متمرکز بوده‌اند. این تجارب بارها، هم از منظر قدرتِ‌ دولتی و هم از منظر کنش‌های اجتماعی و مردمی، موضوع نقد و بررسی بوده‌اند. در نسبتِ با آن مطالعات، سهمِ بررسی‌هایی که به حوزه‌ی خصوصی و مشخصاً زندگی خانوادگی و فرهنگ مصرفی در ایران پرداخته‌اند ناچیز است. کتاب حاضر، با مطالعه‌ی تغییراتی که در آداب و رسوم و قواعد و قوانین حاکم بر فضای خانگی در ایران در چارچوب مواجهه‌ی نامبرده، پدید آمدند، در زمره‌ی معدود سعی و تلاش‌هایی به‌شمار می‌آید که در سال‌های اخیر برای رفع کاستی در این حوزه صورت گرفته‌اند. تحقیقاتی که در این کتاب منتشر شده‌اند خود گواهی هستند بر اهمیت موضوعات این حوزه نزد طیف گسترده‌ای از کنشگران اجتماعی و سیاسی، علمای دینی و متخصصانِ معماری و فعّالان تجاری و بازرگانی.

«زندگی خانگی و فرهنگ مصرفی در ایران» اثر پاملا کریمی در 340 صفحه و قیمت 80 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...