همزمان با ششمین سال درگذشت داود رشیدی، جلد چهارم از مجموعه ماندگاران صحنه توسط انتسارات نمایش منتشر شد.

داود رشیدی ماندگاران صحنه منصور خلج

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین؛ داود رشیدی بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون، صبح جمعه ۵ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ دار فانی را وداع گفت. همزمان با ششمین سال درگذشت این هنرمند کتاب «داود رشیدی» جلد چهارم از مجموعه ماندگاران صحنه در 324 صفحه به همت منصور خلج و از سوی انتشارات نمایش منتشر شد.

رشیدی زاده ۲۵ تیر ۱۳۱۲ در تهران و دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر بود. او در مجموعه‌های تلویزیونی گوناگونی مانند «ولایت عشق»، «هزار دستان»، «آوای فاخته»، «عطر گل یاس»، «آخرین ستاره شب» و ... بازی کرد. «در انتظار گودو»، «ریچارد سوم»، «پیروزی در شیکاگو»، «منهای دو» و «آقای اشمیت کیه؟» از جمله نمایش‌هایی است که به صحنه برده. «کمال الملک»، «ملاقات با طوطی» و «زمهریر» از فیلم‌های سینمایی هستند که در آن‌ها نقش آفرینی کرده است.

کتاب «داود رشیدی» با پیش گفتار منصور خلج با عنوان «هرگز نقش تو از لوح دل و جان نرود» آغاز می‌شود و دو بخش دارد. «از روزگار رفته حکایت»، «دوران کودکی»، «تحصیل در فراسه و ژنو»، «از حقوق سیاسی تا حضور سیاسی»، «بازگشت به وطن»، «استخدام در اداره هنرهای دراماتیک»، «در انتظار گودو»، «حضور در تماشاخانه سنگلج (۲۵ شهریور)»، «تدریس»، «نخسین فعالیت‌های سینمایی»، «رفتن به تلویزیون واحد نمایش تا سال ۱۳۵۷»، «پوست یک میوه روی درخت پوسیده»، «پیروزی در شیکاگو»، «ریچارد سوم»، «هنر»، «منهای دو»، «آقای اشمیت کیه؟»، «درباره بازیگری»، «درباره کارگردانی» و «حسن ختام» فصل‌های موضوعی کتاب در بخش نخست هستند.

بخش دوم یادداشت‌ها، از مطالب «ثبت کرد که با دست پر برگشته» نوشته علی نصیریان، «دوست استثنایی من» اثر داریوش شایگان، «نامه به یک دوست قدیمی؛ داود رشیدی عزیز» نوشته احمدرضا احمدی، «با داود رشیدی در بازار کهنه فروش‌های بوشهر» نوشته کیومرث پوراحمد، «همواره امیدوار با دلی عاشق» نوشته احترام برومند، «دیروزی که او خلق کرد، امتداد دارد امروز» نوشته مرضیه برومند، «هنرمندی با آرزوهای بزرگ» اثر رضا بابک و «رشیدی، برگی زرین در تاریخ تئاتر ایران» نوشته قطب‌الدین صادقی تشکیل شده است.

پیام داود رشیدی به مناسبت هفتمین جشن اردیبهشت تئاتر ایران با عنوان «همنوایی عشق و معرفت» و سه یادداشت درباره «چشم به راه گودو» اثر رضا براهنی، جلال آل‌احمد و اسلام کاظمیه دیگر مطالب کتاب محسوب می‌شوند. این اثر به ضمیمه گاهشمار، تصاویر و منابع به پایان رسیده است.

منصور خلج نویسنده و پژوهشگر سال گذشته در گفت‌وگویی با هنرآنلاین خبر نگارش و تدوین کتاب «داود رشیدی»، را اعلام کرده بود. او در بخشی از پیشگفتار کتاب نوشته است:

«همواره در پی فرصتی بودم برای ادای دین به هنرمندی به غایت صبور و مهربان، با بیش از ۷۰ سال سابقه‌ کار و تلاش مستمر در کارنامه‌ هنری‌اش که پیوسته با دستمایه‌های خلاقانه و بنیادین از هنر تئاتر کار خود را دنبال کرده است. هر بار پر انرژی روی صحنه و یا در مقام کارگردان تئاتر و یا مقابل دوربین فیلمبرداری با وفاداری به گنجینه‌ ادبیات نمایشی، پژوهش و مطالعه‌ی گسترده که نو اندیشانه با جریان روز تئاتر جهان همراه و هم‌گام بود و افق تازه‌ای بر ما گشود، مرحبا بر این درایت.
جایگاه عالیجناب رشیدی در میان هنرمندان عرصه‌ تئاتر، سینما و تلویزیون همواره جایگاهی است رفیع، این ماندگاری فقط در بازی‌های درخشان، که در کارگردانی‌های به یاد ماندنی‌اش، در انتخاب‌های گزیده و هوشمندانه و بیش از همه در لبخند مهربانانه‌اش متجلی است، لبخندی که حتی در اوج روزهای سخت بیماری از چهره‌اش محو نمی‌شد.
و این کمترین، برای نگارش این کتاب بار دیگر به همه‌ مصاحبه‌ها و جرایدی که به هر نحوی به ایشان پرداخته بود رجوع کردم، به قول سعدی بزرگ:
تمتع ز هر گوشه‌ای یافتم / ز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم

تا این میثاقی که با خود بسته بودم را جامه‌ عمل بپوشانم و ادای دینم را در مقام شاگرد به استادم کرده باشم تا این تجربیات به نسل‌های بعد منتقل شود، تا گاهی که نگاهمان را از صفحه بی‌جان و حقیر تلفن‌های همراه‌مان بر می‌داریم و سرمان را بالا می‌آوریم قله‌ها را ببینیم».

................ هر روز با کتاب ................

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...