انقلاب اسلامی سال 1357 بسیاری از معادلات حاکم بر جامعه و کل سامان حکومتی ایران را دستخوش تغییرات عمده و بعضا زیربنایی کرد. این تحولات نه تنها در پائین و بالا رفتن انسان ‎ها که در بعضی از روحیه‎ ها هم رسوخ کرد. جمع از انقلابیون که هرگز قدرت سیاسی نداشتند به مناصب سیاسی و حکومتی دست یافتند و گروهی از دولتمردانی که در حوزه مدیریت ‎های بالای حکومتی کار می ‎کردند به زیر آمدند و رهسپار دیار عدم یا سرزمین فراموشی و گمنامی شدند.

یادگار حقیقت: آیت‎الله منتظری در نگاه رجال انقلاب اسلامی  مصطفی ایزدی

در ایران پس از انقلاب رجالی سیاسی و مذهبی فراوانی داشتیم که یا عمرشان کفاف بروز دگرگونی در آنان نداد یا عمرشان با تجربه ای پایان دادند که نشان می داد بر اهداف ارزشمند دوران مباره برای احقاق حقوق مردم و پاسداشت معنویت در جامعه، سخت پای بند و خوش رفتار بودند.

کتاب «یادگار حقیقت»(آیت‎الله منتظری در نگاه رجال انقلاب اسلامی) در باره انسانی که روزگاری نه چندان دور، در سپهر سیاسی ایران حضور کارآمد و پر چالشی داشت. او یک انقلابی تمام عیار و یک اندیشمند والا مقام بود. وصف او در این کتاب از زبان و قلم آنانی که روزگاری با او بودند، چه پای درس او، چه کنار او در کلاس درس استادان حوزه، چه در زندان هایی که به سختی گذراند وچه در مرحله‎‌ای از زندگی او که نیازی به همکاری با وی را داشتند، آمده است.

البته این کتاب به زمانی تعلق دارد که هنوز بسیاری از چشمه های فیاض زندگی و توانایی های تحسین برانگیز رفتاری، علمی و معنوی او در بستر جامعه و تاریخ دهه اول انقلاب، جاری نشده بود و لذا این اثر با همه اوصافی که از او دارد، بازهن در نمایاندن کمالات آن قله فرازمند دانش و و شهامت، نارسا است.

نویسنده که مجموعه گفتگوهایی را با چهرهای سرشناس روحانی را گرداوری کرده معتقد است پس از 15 سال از درگذشت آن دانشمند عظیم الشان، چه بسیار انسان‎ های علاق ه‎مند به ویژه جوانان فرهیخته ‎ای هستند که می‎ خواهند بدانند آن دانشمند آگاه و مردم دوست و آن اندیشمند رنجدیده و پرآوازه چه کسی بود؟ در باره ‎اش چه می ‎گفتند و چه می ‎نوشتند؟

کتاب «یادگار حقیقت» نوشته مصطفی ایزدی که در 232 صفحه از سوی انتشارات «کویر» منتشر شده به خاطراتی از 33 نفر از چهره‎ های سرشناس روحانی از جمله علمایی همچون آقایان «آذری قمی، احسان بخش، اشرفی اصفهانی، امامی کاشانی، ایزدی نجف ‎آبادی، غلامحسین جمی، احمد جنتی، جوادی آملی، روح الله خاتمی، حسین خادمی، خزعلی، دری نجف آبادی، راستی کاشانی، ربانی املشی، غلامرضا رضوانی، ابوالحسن شیرازی، یوسف صانعی، محمد صدوقی، طاهری اصفهانی، فاضل لنکرانی، فاضل هرندی، علی اکبر قریشی، مهدی کروبی، محمدی گیلانی، علی مشکینی، موحدی کرمانی، موسوی بجنوردی، موسوی جزایری، محمد مومن، ابوالفضل میرمحمدی، کاظم نورمفیدی، هاشمی رفسنجانی و مهدی یثربی» اختصاص یافته است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...