تازه‌ترین شماره «کتاب ماه ادبیات» با پرونده‌ای برای سعدی شیرازی منتشر شد. «رمز گل در ادبیات فارسی»، «گفت‌و‌گو با کاووس حسنلی»، «گفت‌و‌گو با اصغر دادبه» و «جستارهایی در ادبیات تعلیمی ایران»، از بخش‌های متعدد شماره جدید این مجله ادبی‌اند.

به گزارش ایبنا، «رمز گل در ادبیات» نام مقاله‌ای از حامد هاتف است که در بخشی از آن این‌گونه آمده است:

 «دال گل، محسوس و عینی است. همچنین گل مشتمل بر دو قطب وحدت و کثرن است؛ چرا که شکل دایره‌ای آن، ‌وحدت و تمامیت را به اعتبار اکمل اشکال بودن دایره می‌رساند و تعداد زیاد گلبرگ‌هایی که در کنار هم این دایره را می‌سازند، نمودگار کثرت است. اغراق شاعرانه در تعداد گلبرگ‌های برخی گل‌ها در راستای تاکید بر همان کثرت و سرانجام، نیل به وحدتی است که در نتیجه افزایش تعداد گلبرگ‌ها، دایره‌ای تمام‌تر می‌سازد.»
 
«
سعدی، فردوسی دوم»( گفت‌و‌گوی بهمن خلیفه با اصغر دادبه درباره استاد سخن، سعدی)، «حافظ باهوش‌ترین مقلد سعدی بوده است»(گفت‌و‌گو با مظاهر مصفا)، «حدیث خوش سعدی»(گفت‌و‌گو با کاووس حسنلی)، «موسیقی غزل سعدی»(ضیا موحد) از مقالات بخش پرونده  سعدی این نشریه است که در بخشی از مقاله موحد  آمده است:
 
«زبان، به اعتبار موسیقی، امکان‌های بی‌پایانی در اختیار شاعر می‌نهد. شاعر نیز به اقتضای ذوق و تربیت خود، بخش خاصی از این امکان‌ها را برمی‌گزیند. آنچه شاعری را از شاعر دیگر متمایز می‌کند، همین بخش برگزیده خاص است.»
 
«جامی، شیخ جام نیست» و «نگاهی به مکتب واسوخت در تاریخ ادبیات ایران»، از مطالب فصل مقالات کتاب ماهند.

«نگاهی به کتاب زبان و اندیشه نیک لاند»، «نقدی بر فرهنگ عامه در مثنوی و جستارهایی در ادبیات تعلیمی» نیز در بخش «نقد و بررسی کتاب» نشریه به چاپ رسیده‌اند.

«گفت‌و‌گو با عباسعلی وفایی درباره هفتمین مجمع استادان زبان و ادب فارسی»، «این قند پارسی» و «زبان فارسی در تاجیکستان» نیز در بخش گفت‌و‌گوی این مجله به چاپ رسیده است.
 
چکیده مقالات انگلیسی نیز بخش پایانی این ماهنامه ادبی است.

چهل‌و‌هشتمین شماره نشریه «کتاب ماه ادبیات» فروردین امسال(90) از سوی موسسه خانه کتاب منتشر شد. این نشریه 136 صفحه و قیمت آن 1200 تومان است.

«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...