کتاب «زنان دیکتاتورها» [Femmes de dictature] نوشته دایان داکرت[Diane Ducret] با ترجمه محمدعلی عسگری منتشر شد.

به گزارش ایسنا، کتاب «زنان دیکتاتورها» (موسولینی، لنین، استالین، مائو، هیتلر، صدام حسین، بن‌لادن) نوشته دایان داکرت با ترجمه محمدعلی عسگری در ۵۵۲ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۹۴هزار تومان توسط نشر پیدایش منتشر شده‌ است. 

نوشته پشت‌ جلد کتاب: این دیکتاتورها زود فهمیدند که بدون حمایت زنان، بدون شریک کردن آنان در سرنوشت‌شان، برای دستیابی به قدرت نمی‌توانند شانسی داشته باشند. زنانی که به رغم نام‌های متفاوت یک‌ وجه مشترک دارند: می‌توانند به صورتی غیررسمی بر همه چیز، حتی امور حکومتی - تا جایی که به آن‌ها اجازه داده می‌شود - تاثیر بگذارند. گاه حکومت در دست همین آموزگارانی می‌چرخید که تا دم مرگ دیکتاتورها را همراهی می‌کردند.
دیکتاتورها وحشی، خشن، ستمگر و مبتذل بودند. با این حال زنان آن‌ها را دوست داشتند. حتی اگر با رقبای بی‌شمارشان به آن‌ها خیانت کرده باشند. آن‌ها در قربانگاه حرص وحشیانه دیکتاتورها به سیاست، قربانی می‌شدند. در عین حال آنان را همراهی می‌کردند، از آن‌ها انتقاد می‌کردند، بازداشت می‌شدند و باز ثابت‌قدم بودند؛ زیرا به دیکتاتورها قوت قلب می‌دادند؛ زیرا دیکتاتورها به آن‌ها احتیاج داشتند...

[این کتاب از متن عربی [نساء‌الطغاة ] به فارسی برگردان شده‌است.]

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...