کتاب «زنان دیکتاتورها» [Femmes de dictature] نوشته دایان داکرت[Diane Ducret] با ترجمه محمدعلی عسگری منتشر شد.

به گزارش ایسنا، کتاب «زنان دیکتاتورها» (موسولینی، لنین، استالین، مائو، هیتلر، صدام حسین، بن‌لادن) نوشته دایان داکرت با ترجمه محمدعلی عسگری در ۵۵۲ صفحه، با شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۹۴هزار تومان توسط نشر پیدایش منتشر شده‌ است. 

نوشته پشت‌ جلد کتاب: این دیکتاتورها زود فهمیدند که بدون حمایت زنان، بدون شریک کردن آنان در سرنوشت‌شان، برای دستیابی به قدرت نمی‌توانند شانسی داشته باشند. زنانی که به رغم نام‌های متفاوت یک‌ وجه مشترک دارند: می‌توانند به صورتی غیررسمی بر همه چیز، حتی امور حکومتی - تا جایی که به آن‌ها اجازه داده می‌شود - تاثیر بگذارند. گاه حکومت در دست همین آموزگارانی می‌چرخید که تا دم مرگ دیکتاتورها را همراهی می‌کردند.
دیکتاتورها وحشی، خشن، ستمگر و مبتذل بودند. با این حال زنان آن‌ها را دوست داشتند. حتی اگر با رقبای بی‌شمارشان به آن‌ها خیانت کرده باشند. آن‌ها در قربانگاه حرص وحشیانه دیکتاتورها به سیاست، قربانی می‌شدند. در عین حال آنان را همراهی می‌کردند، از آن‌ها انتقاد می‌کردند، بازداشت می‌شدند و باز ثابت‌قدم بودند؛ زیرا به دیکتاتورها قوت قلب می‌دادند؛ زیرا دیکتاتورها به آن‌ها احتیاج داشتند...

[این کتاب از متن عربی [نساء‌الطغاة ] به فارسی برگردان شده‌است.]

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...