آنتوان-دوسنت-اگزوپری

پدر خود را در کودکی از دست داد، در 1914 برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت... به فرانسه بازگشت تا به مدرسه نیروی دریایی وارد شود و با آنکه در امتحانات ورودی پذیرفته شد، در قسمت شفاهی مردود گشت. پس به مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته معماری وارد شد، اما به هنگام خدمت نظام وظیفه در استراسبورگ به نیروی هوایی ارتش پیوست و شغل خلبانی را برای آینده خویش برگزید و سالها در راههای هوایی فرانسه - آفریقا و فرانسه-آمریکای جنوبی پرواز کرد.

آنتوان دوسنت اگزوپری، Saint-Exupery, Antoine de داستان‌نویس فرانسوی (1900-1944) در شهر لیون Lyon و در خانواده‌ای اصیل، زاده شد، پدر خود را در کودکی از دست داد، در 1914 برای ادامه تحصیل به سوئیس رفت. آنتوان به هنگام تحصیل به شعر و در عین حال به امور فنی شوق فراوان نشان می‌داد. در 1917 به فرانسه بازگشت تا به مدرسه نیروی دریایی وارد شود و با آنکه در امتحانات ورودی پذیرفته شد، در قسمت شفاهی مردود گشت. پس به مدرسه هنرهای زیبای پاریس در رشته معماری وارد شد، اما به هنگام خدمت نظام وظیفه در استراسبورگ به نیروی هوایی ارتش پیوست و شغل خلبانی را برای آینده خویش برگزید و سالها در راههای هوایی فرانسه-آفریقا و فرانسه-آمریکای جنوبی پرواز کرد. در 1923 پس از پایان خدمت نظام به پاریس بازگشت و به مشاغل گوناگون پرداخت و در همین زمان بود که نویسندگی را آغاز کرد. سنت اگزوپری جوان به دختر زیبایی دل بسته بود که خانواده دختر به سبب زندگی نامنظم و پرحادثه هوایی با ازدواج آن دو مخالفت کردند. نشانه‌ای از این عشق را در اولین اثرش به نام "پیک جنوب" Courrier Sud (1929) می‌توان دید. داستان پیک جنوب از یکی از پروازهای سنت‌اگزوپری الهام گرفته است که در آن خلبان به سبب خرابی دستگاه هواپیما به فرود اضطراری تن در می‌دهد و دچار حوادث خطرناک می‌گردد. داستان با استقبال بسیار روبرو گشت، اما شهرت نویسنده با انتشار داستان "پرواز شبانه" Vol de Nuit آغاز شد که با مقدمه‌ای از آندره ژید در 1931 انتشار یافت و موفقیت قابل ملاحظه‌ای به دست آورد. حوادث داستان در آمریکای جنوبی می‌گذرد و نمودار خطرهایی است که خلبان در طی توفانی سهمگین با آن روبرو می‌‌گردد و همه کوشش خود را در راه انجام وظیفه به کار می‌برد. پرواز شبانه داستانی است در ستایش انسان و صداقت او در به پایان رساندن مسئولیت اجتماعی و آگاهی دادن از احساس و ندای درون آدمی. این داستان برنده جایزه "فمینا" گشت.

سنت‌اگزوپری در طی یکی از پروازهایش که با سمت خبرنگار جنگی به اسپانیا رفته بود، مجروح گشت و ماهها در نیویورک دوران نقاهت را گذراند. در این دوره "زمین انسانها"
Terre des Hommes را نوشت که در 1938 منتشر شد. نویسنده در این اثر نشان می‌دهد که چگونه انسانی که در فضای بی‌پایان خود را تنها می‌یابد، هر کوه، هر دره و هر خانه را مصاحبی می‌انگارد که درواقع نیز نمی‌داند دوست است یا دشمن. سنت‌ اگزوپری در این داستان تجربه غم‌انگیز زندگی را با تحلیلی درونی آمیخته است که از طراوت و لطف فراوان سرشار است. زمین انسانها به دریافت جایزه بزرگ آکادمی فرانسه نایل آمد. سنت‌اگزوپری که به هنگام جنگ خلبان جنگی شده بود، پس از سقوط فرانسه، به آمریکا گریخت و در 1942 حوادث زندگی خود را به صورت داستان "خلبان جنگ" Pilore de guerre منتشر کرد که گزارشی بود از ناامیدی‌ها و واکنشهای روحی خلبانی در برابر خطرهای مرگ و اندیشه‌ها و القای شهامت و پایداری. اثر کوچکی که در آمریکا نوشته شده بود به نام "نامه به یک گروگان" Letter a un otage در 1943 منتشر شد. حوادث این داستان در 1940 به هنگامی می‌گذرد که نویسنده از لیسبون، پایتخت پرتغال، پرواز می‌کند و آخرین نگاهش را به اروپای تاریک که در چنگال بمب و دیوانگی اسیر است، می‌افکند. به چشم او حتی کشورهایی چون پرتغال که ظاهراً از جنگ برکنار است، غمزده‌تر از کشورهای مورد تهدید یا ویران شده به نظر می‌آید و با آنکه مردمش آسایشی دارند، همه چیز در شبحی غم‌انگیز فرورفته است.

در 1943 شاهکار سنت‌اگزوپری به نام "شازده کوچولو"
Le Petit Prince انتشار یافت که حوادث شگفت‌آنگیز آن با نکته‌های دقیق و عمیق روانی همراه است. این اثر از حادثه‌ای واقعی مایه گرفته که در دل شنهای صحرای موریتانی برای سنت اگزوپری روی داده است. خرابی هواپیما خلبان را به فرود اجباری در دل آفریقا وامی‌دارد و از میان هزاران ساکن منطقه؛ پسربچه‌ای با رفتار عجیب و غیرعادی خود جلب توجه می‌کند. پسربچه‌ای که اصلاً به مردم اطراف خود شباهت ندارد و پرسشهایی را مطرح می‌کند که خود موضوع داستان قرار می‌گیرد. شازده کوچولو از کتابهای کم‌نظیر برای کودکان و شاهکاری جاویدان است که در آن تصویرهای ذهنی با عمق فلسفی آمیخته است. سنت اگزوپری در 1944 در جریان مأموریتی که بر فراز خاک فرانسه انجام می‌داد، ناپدید گشت. چهار سال پس از مرگش "ارگ" Citadelle از او انتشار یافت و چنانکه خود نویسنده در آن اظهار کرده بود، اثری ناتمام است که هرگز پایان نمی‌پذیرد. این اثر شامل مجموعه یادداشت‌هایی است که سنت اگزوپری از تجربه‌ها و اندیشه‌های زندگی خود بر جای گذارده است.

سنت اگزوپری، نویسنده‌ای شاعر و مخترعی با استعداد و مردی متفکر است. در آثار او که همه حاکی از تجربه‌های شخصی است، تخیلهای نویسنده‌ای انسان‌دوست دیده می‌شود که در دنیای وجدان و اخلاق به سر می‌برد و فلسفه‌اش را از عالم عینی و واقعی بیرون می‌کشد. شخصیت پرجاذبه سنت اگزوپری که نمونه واقعی بلندی طبع و شهامت اخلاقی بود، پس از مرگش ارزش افسانه‌ای یافت و آثارش در شمار پرخواننده‌ترین آثار قرار گرفت.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی  معرفی کتاب نقد کتاب خرید کتاب دانلود کتاب زندگی نامه بیوگرافی

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...