عزت‌الله سحابی به روایت خودش | خبرآنلاین


کتاب «عزت‌الله سحابی ایران، آزادی و دموکراسی» که امیر طیرانی آن راجمع‌آوری کرده است، شناختی تازه از تاریخ معاصر است آن هم با زاویه نگاه سیاست‌مداری که از جوانی در پهنه سیاست ایران حضوری فعال داشته است، سحابی اگرچه پشتوانه خانوادگی در سیاست داشت اما راه خود را رفت و شیوه خود را کشف کرد.

عزت‌الله سحابی ایران، آزادی و دموکراسی

طیرانی در مقدمه این کتاب دلایل بازروایت و دسته‌بندی جدید خود از سخنرانی‌ها، نوشته‌ها و مقالات عزت‌الله سحابی را توضیح می‌دهد، اگرچه با نگاهی به سرفصل‌های کتاب می‌توان به این نتیجه رسید که او ساحت‌های متفاوتی را برای سحابی قائل است و سعی می‌کند تا این ساحت‌ها را بر اساس گفتار خود او دسته‌بندی کند که به آن خواهم پرداخت.

گردآوردنده کتاب در مقدمه تصویری ارائه می‌کند تا خواننده زمینه‌های فکری و تاریخی سحابی را بشناسد و درک نسبتاً نزدیکی از روز و روزگاری که بستر عقاید سحابی است، پیدا کند. اینکه سحابی به سه‌گانه مهندس بازرگان، آیت‌الله طالقانی و دکتر شریعتی ارتباط نزدیک داشت، بخشی از زاویه نگاه او را روشن می‌کند.

طیرانی در بخشی از مقدمه درباره عقاید دینی سحابی می‌نویسند: «برای شناخت ایمان و تفکر مذهبی سحابی رجوع به مقالات و نوشته‌های منتشر شده یا در دست انتشار ایشان کافی است و برای شناخت منش مذهبی و تقیدات دینی و مذهبی ایشان از جمله انس دائمی با قرآن و تلاش برای استخراج راهکار از آیات الهی، رعایت حلال و حرام الهی و پاک دستی، علاقه بسیار وی به ادعیه مذهبی و به‌ویژه دعای عرفه و... ارتباط و گفت‌وشنود با نزدیکان ایشان می‌تواند مفید فایده باشد.»

نویسنده در مقدمه سعی دارد گرایش‌ها و ریشه تعلقات خاطر سحابی را روشن کند، همان‌طور که نقشه‌ای از مخالفان و جبهه روبروی سحابی (به‌طور عمده کمونیست‌ها و جریان ضد اصلاحات) ترسیم می‌کند. در مسیر فکری سحابی اگرچه فرازوفرودها و تغییر ریل‌های محسوسی وجود دارد؛ اما امر ثابت، ابژه ایران است. تعلق‌خاطر سحابی در پیری و پختگی بیشتر به ایران سرزمینی و توجه به ایرانیت فرهنگی است. مسئله ایران آن‌قدر در گفتار سحابی برجسته می‌شود که در میانه دهه هشتاد از سوی یکی از خوانندگان نشریه «چشم‌انداز ایران» به نژادپرستی متهم می‌شود. سحابی در مقاله‌ای مفصل «نژادپرستی ایرانی یا بازشناسی هویت ملی!؟» به این ابهام و اتهام پاسخی صریح و روشن و شفاف داده تا فرقی فاحش بین نژادپرستی و بازیابی هویت ملی را نشان دهد.

طیرانی در مقدمه به غیر ایران و اسلام دغدغه سومی را برای سحابی برمی‌شمارد و آن آزادی است. رشد و تکامل و پیشرفت هر جامعه‌ای ممکن نیست مگر با آزادی و در غیبت امری این‌چنین هیچ‌چیزی محقق نمی‌شود. سحابی تبصره‌ای برای آزادی دارد و آن مسئولیت اجتماعی و ملی است. درواقع از منظر سحابی آزادی مسئولیت می‌آورد و انسان مسئول جامعه‌اش را خواهد ساخت. در مقدمه کتاب آمده است: «اما در نگاه سحابی، این مسئولیت‌پذیری تنها متوجه صاحبان قدرت و حکومت نیست و به نیروهای سیاسی خارج از حاکمیت و به‌طورکلی جامعه نیز مربوط می‌شود. او در این زمینه نیز با توجه به تجربه تاریخی خود به دو نمونه سال‌های نهضت ملی و سال‌های اولیه پس از پیروزی انقلاب استناد کرده و می‌گوید: «حاصل این تأملات چیزی بود که من به آن نقد مسئولانه قدرت می‌گویم. برای مثال اگر دوره مرحوم مصدق را در نظر بگیریم حزب توده ایران به نحوی از آزادی آن مقطع استفاده کرد که حاصلی جز شکست یک نهضت و مخدوش شدن استقلال کشور نداشت؛»

مسئله بعدی کتاب طرح دموکراسی یا مردسالاری از منظر سحابی است. طیرانی می‌نویسد: «در نگاه سحابی، دموکراسی نیز همچون سایر مفاهیم اجتماعی و سیاسی امری است که به‌جز ریشه‌هایی که در فرهنگ سرزمین دارد ضرورت دارد تا بومی‌سازی شود.»

آن‌چنان‌که پیش‌تر گفتم کتاب تلاش می‌کند تا ساحت‌های مختلف زندگی سیاسی سحابی را با دسته‌بندی کتاب مشخص کند. کتاب به دو سرفصل کلی تقسیم می‌شود. گفتارهای (مقالات، گفتگوها و...) اجتماعی و سیاسی؛ اما گردآورنده سرفصل سیاست را به دو بخش تقسیم می‌کند، بخش نظری و بخش عملی.

یک سیاست‌مدار در پهنه عمل هیچ‌گاه به آنچه تمام‌وکمال در نظر دارد، نمی‌رسد. ساحت نظر، تمام دانش، خواسته، رؤیا و... یک کنشگر سیاسی است که شاید تنها درصدی از آن در پهنه عمل، حاصل شود. چراکه در پهنه عمل عوامل متعددی کنش بازیگر عرصه سیاست را شکل داده و او مجبور است با توجه به رخدادهای پهنه عمل؛ نظریه یا دستورالعمل آنچه باید اتفاق بیفتد را بنویسد.

بر این اساس وقتی‌که به فهرست مطالب بخش نظری این کتاب نگاه می‌کنید، مقالات و گفتگوهایی از سحابی دسته‌بندی شده که به مسائل بنیادی ایران پرداخته است. همچون «ناسیونالیسم و ملیت‌گرایی»، «بحث‌های بنیادی ملی»، «مسئله فقر در ایران، ریشه و راه‌حل‌ها»، «رابطه دین و دموکراسی»، «سیر تحول مفهوم آزادی در ایران»، «مفهوم ملی مذهبی» و...

اما در پهنه عمل گفتارهایی دسته‌بندی شده است که او نسبت به آنچه اتفاق افتاده موضع گرفته سخنرانی کرده یا یادداشت نوشته است. همچون «سخنرانی مهندس عزت‌الله سحابی در جلسه رسیدگی به عدم‌کفایت سیاسی بنی‌صدر برای ریاست جمهوری ۳۰ خرداد ۱۳۶۰»، «نامه مهندس سحابی به حجت‌الاسلام سید محمد خاتمی»، «آقای رئیس‌جمهور! تیر خلاص را بر دشمنان اصلاحات وارد کنید»، «تاوان یک نه بزرگ بود»، «نقد جریان اصلاحات»، «از هیچ مکتب خارجی تقلید نمی‌کنیم»، «مفاهیمی که در حد شعار هستند» و...

این کتاب در ۵۱۱ صفحه توسط بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه راهی بازار کتاب شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...