دومین چاپ کتاب «ماتریس زیبایی» اثر بهمن بازرگانی پس از گذشت ۱۷ سال از چاپ نخست، منتشر شد. طرح ایده هیپنوتیزم شدگی در مواجهه با زیبایی از ابداعات مطرح شده در این کتاب است.

ماتریس زیبایی» اثر بهمن بازرگانی

به گزارش مهر، نشر اختران دومین چاپ کتاب «ماتریس زیبایی؛ پست مدرنیسم و زیبایی: رساله‌ای در رابطه بین حالات وجود آدمی و کانون‌های جاذبه زیبایی شناختی» اثر بهمن بازرگانی را با شمارگان ۶۰۰ نسخه، ۲۳۲ صفحه و بهای ۳۰ هزار تومان منتشر کرد.

این کتاب مدت‌ها نایاب بود و علاقه‌مندان و دانشجویان فلسفه هنر از چاپ‌های غیرقانونی و افست آن استفاده می‌کردند. چاپ نخست این کتاب در سال ۱۳۸۱ (۱۷ سال پیش) با شمارگان سه هزار و ۳۰۰ نسخه و بهای ۱۹۰۰ تومان منتشر شده بود.

«ماتریس زیبایی» یکی از نخستین منابعی است که به قلم پژوهشگران ایرانی درباره مطالعات زیبایی شناختی در اندیشه پسامدرن نوشته است. این کتاب رساله‌ای است درباره حالات وجودی آدمی و کانون‌های جاذبه زیباشناختی. بازرگانی در این کتاب فارغ از نگاه اهالی آکادمی به موضوع و مساله «پست مدرن» سعی در طراحی لگویی کرده تا بر اساس آن بتواند تحولات زیبایی را درک و پیشبینی کند.

بازرگانی با بحث پیرامون انواع فضاهای جدید در وضعیت پست مدرن، هر فضا را دارای یک منطقه کانونی می‌داند که برخی از حالات وجودی آدمی در آن رویت می‌شوند و هرچه آدمی از این کانون دور و به کرانه‌های آن نزدیک شود در وجودش دگرگونی‌هایی حاصل می‌شود. بحث درباره نحوه پیدایش این فضاهای نوین از جمله کارهای ویژه نویسنده در این کتاب است.

منظور از فضا در این کتاب یک میدان جاذبه است که به سان یک فضا در پیرامون یک کانون جاذبه زیبایی شناختی تشکیل می‌شود. در کرانه‌های فضاها قدرت جاذبه کانونی، زیبایی ضعیف می‌شود. بازرگانی در این پارادایم منطقه خالی بین دو فضا را که فاقد نیروی جاذبه است، منطقه بین الفضایی نامیده که از آن تعبیر به «وضعیت پست مدرن» شده است.

به طور کل می‌توان گفت که دغدغه اصلی بازرگانی در این کتاب مساله «شیفتگی» است و نه خود زیبایی و این شیفتگی بر اثر زیبایی بوجود می‌آید و مفهومی مهم در حوزه دانش استتیک یا فلسفه هنر است. وقتی محسور یک ایده زیبا می‌شود انگار ذهنش هیپنوتیزم شده و دیگر به چیزی فکر نمی‌کند. طرح ایده هیپنوتیزم شدگی در مواجهه با زیبایی از ابداعات بهمن بازرگانی است.

کتاب ۶ فصل دارد که عناوین آنها به ترتیب از این قرار است: «اصطلاحات، تعاریف، کلیات»، «فضای پست هدونی[شهوت انگیز]»، «فضای فروکاهنده»، «فضای حلقوی»، «فضای جاودانگی» و «جاودانگی میرا».

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...