رادار پدافندی سوباشی | ایبنا


نقش و حضور پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و ایستگاه‌های راداری مستقر در مناطق عملیاتی در دوران دفاع مقدس، زمانی اهمیت پیدا می‌کند که به دلیل ضربات کوبنده و هوشیاری دلیرمردان این نیرو، رژیم بعثی عراق علاوه بر از دست دادن جنگده‌ها و خلبانان خود، مجبور شد با هزینه‌های هنگفت، ناوگان هوایی خود را بارها نوسازی کند. ایستگاه راداری پدافندی سوباشی مستقر در غرب کشور، یکی از مهم‌ترین ایستگاه‌های راداری کشور بود که در دوران دفاع مقدس نقش حساس خود را به خوبی ایفا کرد.

سیدحمید رهنما نویسنده کتاب «به وقت ۱۶ و ۴»

سیدحمید رهنما نویسنده کتاب «به وقت ۱۶ و ۴» در این کتاب به چگونگی شکل‌گیری و نقش سایت راداری پدافندی سوباشی از آغاز تا دوران دفاع مقدس می‌پردازد.

سایت سوباشی در نزدیکی روستایی به همین نام و در مسیر جاده همدان به غار علی‌صدر برپا شده است. ایستگاه رادار سوباشی در مرتفع‌ترین نقطه کوه مستقر شده است. در سال ۱۳۴۶، این ایستگاه توسط مستشاران آمریکایی ساخته شد.

با آغاز دفاع مقدس، سایت سوباشی ضمن رهگیری هواپیماهای عراقی، کنترل و هدایت هواپیماهای ورودی و خروجی به مرزهای غرب کشور، کنترل سامانه‌های موشکی ارتش و سپاه، کنترل آتش توپ‌های ضد هوایی مستقر در منطقه و اعلام وضعیت سفید و قرمز به پانزده استان کشور (حدود هشتاد در صد جمعیت کشور) را بر عهده داشت.

خلبان‌های عراقی همواره از نزدیک شدن به ایستگاه راداری سوباشی وحشت داشتند، به گونه‌ای که این سایت را همچون دژ نفوذناپذیر می‌پنداشتند و گاهی حریم دفاعی این سایت را دور می‌زدند و از جنوب یا شمال وارد حریم هوایی ایران می شدند که این مسئله کار عراقی‌ها را برای دستیابی به اهداف خود سخت‌تر می‌کرد.

در طول هشت سال دفاع مقدس سایت سوباشی ۱۵۷ بار مورد حمله قرار گرفت که هر بار پس از کشف و شناسایی دشمن، حمله آنها با شکست روبه‌رو شد.

انهدام سایت سوباشی برای بعثی‌های عراق به یک آرزوی دست نیافتنی تبدیل شده بود، تا این‌که در عملیات مرصاد نیروی هوایی عراق که متوجه نقش رادار سوباشی در جلوگیری از موفقیت عملیات منافقین شده بود، از چند روز قبل و هر روز در چند مرحله، حمله هوایی به سایت را آغاز کرده بود که در هر مرحله با دفاع هوایی موثری پدافند هوایی مواجه می‌شد.

دو هواپیما میراژ عراقی توانسته بودند در روز پنجم مرداد ۱۳۶۷ از نقاط کور راداری از تیررس سایت‌های موشکی بگریزند و بمب‌های خود رها کنند. بمب‌ها دقیقاً روی سقف اتاق عملیات سایت سوباشی فرود آمد و انفجار به قدری شدید بود که در همان لحظه‌ی اول نوزده نفر از نیروهای دلیر و فداکار مستقر در سایت به شهادت رسیدند.

بخش پایانی کتاب به معرفی اجمالی زندگی نوزده نفر شهدای سوباشی می‌پردازد. کتاب به وقت ۱۶ و ۴ توسط حمید رهنما تالیف و در شمارگان ۵۰۰ نسخه توسط انتشارات سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران منتشر و روانه بازار نشر شده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...