کتاب «یادداشت‌های خوآن میرو» [Joan Miro: I Work Like a Gardener] با ترجمه یوسف نجفی جابلو توسط انتشارات ایلقار در تبریز منتشر و راهی بازار نشر شد.

یادداشت‌های خوآن میرو» [Joan Miro: I Work Like a Gardener]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، از این‌کتاب، سال ۹۸ ترجمه دیگری با عنوان «میرو: نقاشی که باغبان بود» توسط انتشارات علم منتشر شده است.

خوان میرو نقاش سوررئالیست اسپانیایی‌تبار متولد سال ۱۸۹۳ و درگذشته به سال ۱۹۸۳ است. او علاوه بر نقاشی در زمینه‌های دیگری مثل مجسمه‌سازی و سرامیک‌سازی هم فعالیت داشت. میرو با تلفیق سبک و شیوه هنری آبستره و سوررئال، روش جدیدی از هنر مدرن را پدید آورد. یکی از مهم‌ترین آثار این‌هنرمند، تابلوی مزرعه است که ارنست همینگوی آن را با کتاب «اولیس» جیمز جویس مقایسه کرده و گفته این‌تابلو را با هیچ‌یک از شاهکارهای نقاشی جهان عوض نمی‌کند.

پیش از شروع متن کتاب «یادداشت‌های خوآن میرو» هم، این‌جمله از ارنست همینگوی درج شده است: «میرو تنها نقاشی بود که توانست هر آن چیزی را که در مورد اسپانیا تصور می‌کنید، به تصویر کشیده و حق مطلب را ادا کند.»

مقدمه، پیش‌گفتار، یادداشت‌های خوآن میرو، بیوگرافی عناوین اصلی این‌کتاب هستند.

در بخشی از «یادداشت‌های خوآن میر» می‌خوانیم:

در ذهنم اشیا و اجسام پویا و زنده‌اند. به‌ اسراری که در پاکت سیگار و قوطی کبریتی نهفته، به‌مراتب بیش‌تر از دنیای انسان‌ها اهمیت قائلم. چنان‌چه چشمم به درختی گره می‌خورد، دلم گنج می‌رود، گویی آن درخت زنده است و سخن بر زبانش جاری می‌شود. دار و درختان هم وجوه انسانی دارند.

طبیعت بی‌جان ایده‌هایی را به ذهنم متبادر می‌کند. بطری و لیوانی، تخته‌سنگی در کرانه‌ای خالی از سکنه _ این اجسام بی‌جان در ذهنم به حرکت در می‌آیند و جان می‌گیرند. چنین حسی را نسبت به افرادی که همواره کورمال کورمال راه می‌روند، ندارم. سکون قلوه‌سنگی در بستر رودخانه به‌مراتب بیش‌تر از مکنونات قلبی افرادی که در ساحل آب‌تنی می‌کنند، مرا تحت تاثیر خود قرار می‌دهد (اجسام ثابت و بی‌حرکت نسبت به اجسام متحرک از گیرایی خاصی برخوردارند). ثبوت اجسام باعث تجسم فضاهای بزرگی می‌شود که حرکات در آن‌ها باز نمی‌ایستد و پایانی برای آن‌ها متصور نیست.

این‌کتاب با ۴۸ صفحه، شمارگان ۱۵۰ نسخه و قیمت ۲۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...