کتاب «کالبدشکافی چهار فیلمنامه: تلما و لوئیز، ترمیناتور 2: روز داوری، سکوت بره‌ها، با گرگ‌ها می‌رقصد» [Four screenplays : studies in the American screenplay] را می‌توان تجسم و تکامل نظریه و روش سید فیلد [Syd Field] در دو کتاب قبلی وی با عنوان «چگونه فیلمنامه بنویسیم» و «راهنمای فیلمنامه‌نویس» تلقی کرد.

کالبدشکافی چهار فیلمنامه: تلما و لوئیز، ترمیناتور 2: روز داوری، سکوت بره‌ها، با گرگ‌ها می‌رقصد» [Four screenplays : studies in the American screenplay] سید فیلد [Syd Field]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، کتاب «کالبدشکافی چهار فیلمنامه: تلما و لوئیز، ترمیناتور 2: روز داوری، سکوت بره‌ها، با گرگ‌ها می‌رقصد» نوشته سید فیلد با ترجمه عباس اکبری از سوی نشر نیلوفر منتشر شد. این کتاب در دو بخش تنظیم شده و پس از پیش‌گفتار مقدمه‌ای با نام چهار درون‌مایه، چهار فیلمنامه دارد. بخش نخست کتاب اول نام دارد که به تلما و لوئیز، ترمیناتور 2: روز داوری و فیلمنامه کامل می‌پردازد. کتاب دوم نیز سکوت بره‌ها، با گرگ‌ها می‌رقصد و فیلمنامه کامل را دربردارد. پایان‌بخش کتاب نیز پیوست‌ها، شناسنامه فیلم‌ها، فهرست نام‌ها و نمایه را شامل می‌شود.

طی دهه هشتاد که فیلمنامه‌نویسان از برنامه‌های آموزشی تلویزیون، مدارس سینمایی و رایانه منع شده بودند، شروع به تفحص و ارتقای فیلمنامه‌نویسی کردند و حیطه‌های جدید اسطوره و روح جمعی را در نوردیدند. از این‌رو امروزه فیلم‌ها ظاهراً «واقعی‌تر» شده‌اند. صحنه‌ها و موقعیت‌هایی که روزگاری فیلم‌بداری از آنها عیرممکن به نظر می‌رسید، اکنون انجام می‌شوند.

فیلم شکلی از اسطوره معاصر است و قهرمانان ما در مقابل خیل تماشاگران، قدم به ماجراهای خود می‌گذارند. فناوری، معنویت معاصر و انبوه مخاطبان امروز، فیلمنامه و شیوه‌ای که فیلمنامه‌نویس طی آن داستان خود را بیان می‌کند، تغییر داده‌اند. فیلمنامه‌نویسان شیوه‌های جدیدی را برای داستان‌گویی پیدا کرده‌اند. چهار فیلمنامه‌ای که در این کتاب برای تحلیل برگزیده شده، نشان‌دهنده این تغییر هستند.

«با گرگ‌ها می‌رقصند» تحت تأثیر بعضی از همین تغییرات فرهنگی است. در ظاهر وسترن و فیلم «کهنه»ای است که دوره‌اش سرآمده؛ اما سفر ستوان جان دان‌بار به «دورترین نقطه جبهه» ساختاری اسطوره‌ای را مجسم می‌کند که در اثر جوزف کمپبل یافت می‌شود. مایکل بلیک، اسطوره «سفر قهرمان» را با درک و شناخت درستی نمایشی کرده است. این فیلم در واقع بیانگر دیدگاه بومی آمریکا است، با این تصور که ما بخشی از «مادر زمین» هستیم و تمام هستی به هم مرتبط است که ما امروزه آن را به عنوان اصل گایا می‌شناسیم.

دلیل اصلی موفقیت «ترمیناتور 2» افزون بر بازیگران و جلوه‌های ویژه، در این بود که نویسندگان، شخصیت‌ها و فکر اصلی را گرفتند و چند سال در دنیای داستانی خود جلو بردند و در این روند، آدم «بده» را به آدم «خوبه» تبدیل کردند. این فیلم چیزی فراتر از ادامه داستان اول بود با «چرخشی» نو شامل جلوه‌های ویژه که تا آن زمان تماشاگر ندیده بود. در این فیلم چیز دیگری همانند «رقص با گرگ‌ها» جلب توجه می‌کند و آن نوعی آگاهی معنوی در آن است که در پرده آخر به گوش جان می‌نشیند.

«تلما و لوئیز» داستانی درباره خودشناسی دو زن است که مسئولیت اعمال خود را می‌پذیرند. فیلمی بحث‌انگیز است. به نظر می‌رسد که تا امروز مردم می‌خواسته‌اند که فیلم را بگیرند و تکه‌تکه کنند. ندایی از عمق وجود تحریک‌مان می‌کند. بله، البته بی‌عیب و نقص نیست. فیلمنامه «سکوت بره‌ها» نیز شگفت‌انگیز است؛ تمهیدات انتقال بصری صحنه به صحنه تد تالی عالی است. تمهید انتقال صحنه به صحنه یعنی چگونگی رفتن نویسنده‌ای از یک صحنه به صحنه بعد، پل‌زدن زمان و ماجرا (کنش) با استفاده از صدا و تصویر تا خط روایت نرم و سیالی خلق شود. تمهیدات انتقال تد تالی دارای سبک و بدعت بوده و حرفه فیلمنامه‌نویسی را گسترش می‌دهند.

مجموع فروش فیلم‌های «تلما و لوئیز»، «ترمیناتور 2: روز داوری»، «سکوت بره‌ها» و «با گرگ‌ها می‌رقصد» حدود یک‌میلیارد و دویست‌وپنجاه‌وهشت میلیون دلار بوده است. برای تقریب به ذهن، اگر با سینمای ایران مقایسه شود، هزینه شصت سال تولید فیلم سینمایی در ایران، با فرض تولید سالانه صد فیلم و هزینه تقریبی هر فیلم شش میلیارد تومان خواهد بود. افزون بر این، این فیلم‌ها در جشنواره‌های جهانی به‌ویژه جشنواره اسکار نامزد جوایز گوناگون و سه فیلم برنده جایزه بهترین فیلمنامه شده‌اند.

دو فیلم «تلما و لوئیز» و «ترمیناتور 2: فیلمنامه‌های غیراقتباسی و دو فیلم دیگر دارای فیلمنامه‌های اقتباسی‌اند. به عبارتی فیلم‌های مذکور مورد استقبال و تأیید خواص دنیای هنر قرار گرفته‌اند و از میزان فروش نیز مشخص است که مورد استقبال عوام نیز بوده‌اند. چرا؟ بی‌شک یکی از دلایل آن فیلمنامۀ خوب بوده است. به همین دلیل «سید فیلد» این چهار فیلمنامه را برای تجزیه و تحلیل بر اساس نظریه خود برگزیده است. او بر آن بوده است که راز توفیق این فیلم‌ها را بین خواص و عوام کشف و برملا کند. در این راه از نظر نویسندگان فیلمنامه‌ها نیز استفاده کرده و انگیزه و روش آنها را بازگو کرده است.

بنابراین این کتاب را می‌توان تجسم و تکامل نظریه و روش سید فیلد در دو کتاب قبلی وی با عنوان «چگونه فیلمنامه بنویسیم» و «راهنمای فیلمنامه‌نویس» تلقی کرد. از آنجا که ترجمه کتاب جنبه آموزشی دارد، یک فیلمنامه اقتباسی (سکوت بره‌ها) و یکی غیراقتباسی (ترمیناتور 2) نیز به شکل فیلمنامه استاندارد سینمایی ایران در کتاب افزوده شده تا نمونه‌های توضیحی سید فیلد یا توضیح نویسنده فیلمنامه در دسترس خواننده باشند.

کتاب «کالبدشکافی چهار فیلمنامه: تلما و لوئیز، ترمیناتور 2: روز داوری، سکوت بره‌ها، با گرگ‌ها می‌رقصد» نوشته سید فیلد با ترجمه عباس اکبری در 656 صفحه، شمارگان 440 نسخه از سوی نشر نیلوفر منتشر شد.

[این کتاب پیش از این توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده بود.]

................ هر روز با کتاب ...............

هنر |
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...