کتاب «زندگی و آثار خوشنویسان قزوین» (از قرن چهارم تا دوره پهلوی) نوشته مهدی نورمحمدی و با مقدمه علی‌اکبر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی ایران منتشر شد.

به گزارش مهر، شهر تاریخی و فرهنگی قزوین، یکی از شهرهای پیشتاز در زمینه خوشنویسی است. این شهر از دیرباز در کنار شهرهایی چون هرات، بخارا، مشهد، تبریز، شیراز و اصفهان، از مراکز اصلی تجمع هنرمندان و خوشنویسان مطرح کشور بوده و خود نیز خوشنویسان نام ‏آوری را پرورش داده است. خوشنویسی شاخص‏‌ترین و فراگیرترین هنر سنتی در قزوین به شمار می‌رود، به طوری که می‏‌توان گفت پرداختن به این هنر در این شهر، دارای سابقه موروثی و خانوادگی است.

در یک جمع بندی می‌‏توان گفت شهر قزوین به دلیل عواملی چون: کانون علم بودن، داشتن رجال و مشاهیر متعدد، نیم قرن و اندی پایتختی، آثار تاریخی فراوان و استعداد ذاتی مردمانش، از شهرهای پیشتاز و با سابقه در هنر خوشنویسی بوده و چهره‌‏های سرشناسی را در این عرصه معرفی کرده است که برخی از آن‏ها همچون مالک دیلمی، میر عماد، عبدالرشید دیلمی، درویش عبدالمجید طالقانی، زین‌‏العابدین معجزنگار، ملک محمد و عمادالکتاب، بنا بر گواهی اهل فن، از سرآمدان این هنر محسوب می‌‏شوند.

کتاب حاضر که به زندگی و آثار خوشنویسان قزوین از قرن چهارم هجری تا دوران پهلوی می‌‏پردازد، نخستین اثر مستقلی است که در این خصوص به چاپ رسیده است.

در این اثر که نگارش و تهیۀ تصاویر خطوط و کتیبه‌های آن ۱۰ سال طول کشیده، کامل ترین شرح حال خوشنویسان قزوین ارائه شده و برای برای برخی از خوشنویسان همچون ملک محمد، مجدالکتاب شالی، شیخ علی سکاک، شیخ رضا عاملی و محمدعلی خیارجی برای اولین بار زندگی نامه تدوین شده، در حالی که تا پیش از این، در منابع قزوین شناسی و منابع کشوری، برای این شخصیت‏‌ها، زندگی نامه‌‏ای نوشته نشده و یا نامی از آنان به میان نیامده است.

علاوه بر این، برخی از خوشنویسان همچون محمدرضا قزوینی (نسخ نویس دوره فتحعلیشاه و محمد شاه قاجار)، محمدصادق (نستعلیق نویس عصر ناصری) و محمدطاهر (از پیروان شیوه ملک محمد) که از حلقه‌‏های مفقوده خوشنویسی قزوین به شمار می‏‌روند، برای اولین بار در این کتاب معرفی شده‏‌اند.

چاپ نمونه خطوط منتشر نشده از خوشنویسان قزوین و تصاویر کتیبه‌های آثار تاریخی قزوین از ویژگی‌های این کتاب محسوب می‌شود.

از بعضی از خوشنویسان مانند محمدمهدی بن محمدزکی، حاج علی بابا، میرزا کاظم قزوینی، شیخ محمدعلی قزوینی، کلبعلی، حسین، محمدصادق و ... به جز این کتیبه‏‌ها اثر دیگری دیده نشده است و اگر این کتیبه‏‌ها نبود، نام و نشانی از آن خوشنویسان باقی نمی‏‌ماند.

کتاب «زندگی و آثار خوشنویسان قزوین» (از قرن چهارم تا دورۀ پهلوی) در شمارگان ۱۱۰۰ نسخه و ۲۲۰ صفحه به قطع رحلی با کاغذ گلاسه و رنگی با حمایت سازمان انرژی اتمی ایران به چاپ رسیده است.

مهدی نورمحمدی مورخ، پژوهشگر و سندشناس است. از میان کتاب‌های منتشر شده او می‌توان به این موارد اشاره کرد: «ترور در بهارستان: پژوهشی نو درباره اندیشه، زندگی و ترور واعظ قزوینی و روزنامه نصیحت به انضمام اشعار او»، «اخبار مشاهیر ادب معاصر در مطبوعات، از دورۀ قاجار تا عصر حاضر»، «سرآغاز عکاسی در قزوین»، «خاطرات عارف قزوینی: به همراه اشعار چاپ نشده»، «تاریخچه میرزا کوچک‌خان: روایتی نو و متفاوت از قیام جنگل»، «مرقع دلگشا: زندگی و آثار ملک محمد قزوینی شیخ علی سکاک و محمدعلی خیارجی از پیشگامان خط تزئینی، خط گزار و نقاشی خط»، «قزوین در انقلاب مشروطیت»، «من و آزادی: خاطرات میرزا حسین خیاط (فرنیا) از دوستان عارف قزوینی و میرزا کوچک خان جنگلی»، «دیوان عارف قزوینی به انضمام شرح زندگی عارف به قلم خودش و اشعار منتشر نشده»، «قره العین: زندگی، عقیده و مرگ»، «اخبار و اسناد کلنل علینقی وزیری: در مطبوعات عصر قاجار و پهلوی و آرشیو اسناد ملی»، «مشاهیر قزوین»، «شیخیه و بابیه در ایران»، «تئاتر و سینما در قزوین»، «باقرخان سعدالسلطنه حاکم قزوین در عصر ناصری» «عماد ملک خط: زندگی و آثار میرعماد سیفی حسنی قزوینی» و…

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...