جورج-برنارد-شاو

در تحصیل شاگرد نامنظمی بود، اما در خانه و نزد مادرش آموزش عمیقی در موسیقی یافت و در موزه‌ی دابلین نیز نقاشی آموخت... پس از خواندن کتاب سرمایه اثر کارل مارکس به سوسیالیسم گرایید... قیصر و کلئوپاترا در 1899، بر صحنه آمد که در آن ژول سزار، دیکتاتور رومی به صورت روحانی متعصب انگلوساکسون درآمده است... کاترین کبیر، نمایشنامه‌ای کمدی است که در آن مردی کاملاً انگلیسی در عداد محرمان ملکه‌ی روسیه جای می‌گیرد... از استعداد شگرف خود در حاضرجوابی استفاده می‌کرد و پاسخ‌های قاطعی به رقیبان جواب می‌داد

جورج برنارد شاو، Shaw, George Bernard نمایشنامه‌نویس و منتقد ایرلندی (1856-1950) در دابلین زاده شد، پدرش کارمند دادگستری بود که بعدها به تجارت گندم پرداخت و مادرش دختر ملاکی بود؛ شیفته‌ی موسیقی، چنان‌که پس از نامساعدشدن وضع مالی خانواده توانست از راه تعلیم موسیقی امرار معاش کند. برنارد در تحصیل شاگرد نامنظمی بود، اما در خانه و نزد مادرش آموزش عمیقی در موسیقی یافت و در موزه‌ی دابلین نیز نقاشی آموخت. از 1876 ایرلند را ترک کرد و در لندن اقامت گزید. چند سال اول را در تنگدستی گذراند و از 1879 به نوشتن رمان‌هایی پرداخت که برای آنها ناشری نیافت. شاو مجموعا پنج رمان نوشته و اندیشه‌هایی را که در سخنرانی‌های خود بیان کرده در آنها به طور مشروح پرورش داده است. این رمان‌ها عبارت است از: ناپختگی Immaturity (1931)، گره‌ی نامعقول The Irrational (1885)، عشق میان هنرمندان Love among The Artists (1887)، حرفه‌ی کاشل بایرون Cashel Byron's Profession (1885)، سوسیالیست غیراجتماعی An Unsocial Socialist (1884).

شاو در 1882 به مطالعه‌ی اقتصاد سیاسی روی آورد و پس از قرائت کتاب «سرمایه» اثر کارل مارکس به سوسیالیسم گرایید. در 1884 به انجمن فیبین Fabian Society، انجمنی سوسیالیست، پیوست و تا بیست و پنج سال به طور خستگی‌ناپذیر در آن فعالیت کرد. در 1885 در نشریه‌های گوناگون به نقد هنری و ادبی پرداخت و وضع مالی بهتری یافت. از 1892 به قلمرو آثار نمایشی وارد شد و اولین کمدی را به نام خانه‌های مرد زن مرده Widower's Houses در سه پرده بر صحنه آورد که هجوی بود از جامعه و بشر متمدن که از نظر شاو موجودی ابله است با تناقض‌های اخلاقی. این کمدی اثری پیشرو به‌شمار آمد. آثار نمایشی دوره‌ی نخستین شاو در مجموعه‌ نمایشنامه‌های مطبوع و نامطبوع Plays pleasant and Unpleasant در میان سال‌های 1898 و 1912 به چاپ رسید. از جمله نمایش‌های مطبوع کمدی سلاح‌ها و انسان Arms and the Man است که در 1894 در ایالات متحده بر صحنه آمد و برای شاو شهرت جهانی به‌دست آورد. حوادث این نمایشنامه در جریان جنگ بلغارستان و صربستان می‌گذرد و شاو در آن جنبه‌ی رمانتیک و عاشقانه‌ی پشت میدان جنگ را در برابر رشادت‌ها و قهرمانی‌های کارزار قرار می‌دهد. شهرت برنارد شاو از آن پس به‌سرعت و قاطعیت رو به افزایش نهاد، اما در 1898 بر اثر فشار کار و بیماری از فعالیت‌های خود کاست، ازدواج کرد و هرگز صاحب فرزند نشد. از آن پس به زندگی بی‌بند و بار پایان داد، آرامش بیشتری یافت و زندگیش در محیط امنی که از بهبود وضع مالی فراهم شده بود، به کار هنری گذشت.

شاو سفرهایی به پاریس، زلند جدید، افریقای جنوبی و شوروی انجام داد و از طرف استالین پذیرفته شد، سپس به دور دنیا گشت، خاصه از امریکا و ژاپن دیدن کرد و در 1925 به دریافت جایزه‌ی ادبی نوبل نایل آمد. جنگ دوم جهانی و مرگ همسر و دوستان قدیم موجب تیرگی سال‌های آخر زندگی شاو گشت ولی او همچنان به کار ادامه داد و لحظه‌ای از کنجکاوی درباره‌ی چیزهای تازه دست برنداشت. او سرانجام در نود و چهار سالگی بر اثر شکستگی استخوان ران درگذشت. آثار برنارد شاو شامل پنجاه و هفت نمایشنامه‌ی سه پرده‌ای و تک پرده‌ای است با ارزش‌های متفاوت و سیاست عصر و نقدهایی درباره‌ی موسیقی و تئاتر.

نمایشنامه‌های شاو یا از نوع کمدی است یا تراژدی‌ای که مایه‌ای از کمدی دارد. دیگر از گروه نمایشنامه‌های مطبوع شاو کاندیدا Candida است با موضوعی از عشق و ازدواج. کاندیدا همسر کشیشی است با افکار پیشرفته و با دلی ساده. شاعری جوان به کاندیدا دل می‌بندد و زن که در میان دو مرد قرار گرفته است، برای انتخاب یکی از آن دو از هریک هدیه‌ای می‌خواهد. شوهر حمایت و شرافت و کار و وضع اجتماعی خود را به او هدیه می‌کند و مرد جوان نیازهای قلبی را. زن اعلام می‌کند که ضعیف‌ترین را برگزیده است که اشاره‌ای به شوهر است. شوهر خشنود می‌گردد و عاشق نیز به زندگی دور از سعادت تسلیم می‌گردد. این کمدی بدیع از اصلی‌ترین آثار شاو به‌شمار می‌آید. مرد سرنوشت The Man of Destiny در 1896 بر صحنه آمد و موضوع آن به زمان ناپلئون بناپارت ارتباط می‌یابد که در آن جنبه‌ی مسخره‌آمیز بر واقعیت تاریخی غلبه دارد. قهرمانان اصلی، یکی ناپلئون است با جاه‌طلبی‌های شهامت‌آمیز و خودخواهانه و دیگری، زنی ایرلندی با قلبی نجیب که با تغییر لباس نامه‌ای را که برای ناپلئون فرستاده شده است، می‌رباید تا بناپارت از مضمون نامه که رسوایی ژوزفین را به همراه دارد، آگاه نگردد. ولی سرانجام ناپلئون به این سرقت پی می‌برد. کمدی گرچه از نظر موضوع چیز عمیقی نیست، دلپذیر و هیجان‌انگیز است. از نمایشنامه‌های مطبوع نمایشنامه‌ی از ظاهر نمی‌توان قضاوت کرد You Never can Tell در 1899 بر صحنه آمد. از جمله نمایشنامه‌های نامطبوع جز کمدی خانه‌های مرد زن مرده، نمایشنامه‌ی زنباره The Philanderer است در چهار پرده که در 1907 در لندن به نمایش گذارده شد. موضوع اصلی ناسازگاری و تضاد میان عشق و ازدواج و کشمکشی است میان نسلی که پایبند سنت‌های اجتماعی است و نسلی که به قراردادها و سنت‌ها پشت پا می‌زند.

جورج برنارد شا، Shaw, George Bernard

کسب و کار میسیز وارن Mrs Warren's Profession در 1898 منتشر گشت و اولین بار در 1912 در کشور فرانسه به نمایش گذاشته شد و در انگلستان، به سبب بی‌پروایی و مطرح‌کردن مسئله‌ی فحشا و امور شهوی، چندین سال از نمایش آن جلوگیری به عمل آمد. داستان مربوط به زنی است که از راه خودفروشی ثروتی به دست آورده است، اما کار خود را از دخترش پنهان نگه می‌دارد و مایل است به او تعلیم و تربیت صحیح و کامل بدهد، دختر در آستانه‌ی ازدواج به حقیقت پی می‌برد و مادر را ترک می‌کند. جز این دو دسته نمایشنامه، شاو سه نمایشنامه در مسائل مذهبی دارد: مرید شیطان The Devil's Disciple (1896) تعصب شدید مذهبی و ریاکاری را که با صداقت و طبع بشری ناسازگار است، مطرح می‌کند. قیصر و کلئوپاترا Caesar and Cleopatra در 1899، بر صحنه آمد که در آن ژول سزار، دیکتاتور رومی به صورت مسخره‌آمیز روحانی متعصب انگلوساکسون درآمده است. شاو خود در دیباچه‌ی این اثر چنین می‌نویسد: «من در نمایشنامه‌ام از قیصر، شخصیت دیگری به‌کلی متفاوت با آنچه شکسپیر در نمایشنامه‌اش آورده، ساخته‌ام». در این اثر نیز مانند سایر آثار شا، بازی‌ها بسیار پرتحرک و زنده و محیط تاریخی به شیوه‌ای آزاد و باشکوه است. سومین نمایشنامه از گروه نمایشنامه‌های مذهبی تغییر مذهب کاپیتان براسباوند Captain Brassbound's Conversion (1900) است که شاو در آن شیوه‌ی داوری افراد بشر و حس توسعه‌طلبی او را محکوم می‌کند.

شاو میان سال‌های 1901 و 1912 در هنر نمایشی به حد اعلای پختگی می‌رسد. بعضی از نمایشنامه‌ها را وسیله‌ی اصلاح جامعه براساس عملی منطقی و صادقانه قرار می‌دهد و مردان و زنانی که خود را از قیود اجتماعی و خرافات رهانیده‌اند، بر صحنه می‌آورد و به این وسیله عقاید شخصی را عرضه می‌کند. نمایشنامه‌ی انسان و برتر از انسان Man and Superman (1903) در چهار پرده، زنی را نشان می‌دهد که از جاذبه‌ی حیات سرشار و پیوسته در جنب و جوش و در پی مداومت زندگی است. در نظر شاو اگر این نیروی حیات‌بخش به طریق درستی هدایت شود، بشر را به خلق ابرمرد قادر می‌سازد. ازدواج Getting Married (1908)، وصلت ناجور Misalliance (1909) و تسلط Overruled (1912) مطالعه‌ای عمیق است درباره‌ی ازدواج، بی‌وفایی در زندگی زناشویی و روابط میان والدین و فرزندان. شاو در نمایشنامه اندروکلس و شیر Androcles and the Lion (1913) صفا و خلوص مسیحت را در آغاز کار نشان می‌دهد. اندروکلس مردی مسیحی و پاک‌سرشت و فقیر و حامی حیوانات، معروف به پاره‌دوز جادوگر یونانی، روزی در جنگل افریقا خاری از پای شیری بیرون می‌کشد و هردو از شادی به رقص درمی‌آیند. پس از چندی اندروکلس به سبب عقاید مذهبی از طرف سزار محکوم می‌شود و وی را به کام شیری می‌اندازند که برحسب اتفاق همان شیر جنگل است که اندروکلس خار از پایش بیرون کشیده است. مرد و شیر یکدیگر را می‌شناسند و باهم به رقص درمی‌آیند و سزار وحشت‌زده، این جادوگر مسیحی را می‌بخشد. شاو در این کمدی به بعضی از گفتگوها لطافت شعری می‌بخشد و بعضی را با طنز و سخریه می‌آمیزد.

نمایشنامه‌ی کاترین کبیر Great Catherine نمایشنامه‌ای مسخره‌آمیز است که در آن مردی کاملاً انگلیسی در عداد محرمان ملکه‌ی روسیه جای می‌گیرد. شاو در جنگ جهانی اول نمایشنامه‌های کوچکی درباره‌ی وقایع زمان ساخت و میان شصت و سه تا شصت و هفت سالگی مهمترین آثارش را انتشار داد که از آن جمله است: خانه‌ی دل‌شکن Heartbreak House (1917) در سه پرده. که خانه‌ی دریانورد تنها و پیری را در هشتاد سالگی نشان می‌دهد که به شکل کشتی ساخته شده است. نمایشنامه با روح بذله‌گویی و مطایبه‌آمیز شاو تناسب بسیار دارد و در آن تضادها و عدم تعادل‌های محیطی که تنها بر مبنای سنت‌ها و قراردادها بنا شده، پیش چشم گذارده می‌شود. مکالمه‌ها مسخره‌آمیز و در عین حال سرشار از مفاهیم غنی و حقایق تلخ زندگی است. نمایشنامه‌ی تاریخی سنت جان Saint Joan در شش پرده بر مبنای زندگی ژاندارک گذارده شده و آمیخته‌ای است از طنز و انتقاد با هیجانی پرشکوه. سنت جان که اولین بار در 1923 در نیویورک به نمایش گذارده شد، شاهکار شاو و از بزرگترین نمایشنامه‌های قرن به شمار آمد. پیروزی نمایشنامه‌های شاو که در شیوه‌ی خاص او ساخته شده است، از 1898 در آلمان و ایالات متحده آغاز شد و هرگز پایان نپذیرفت و به همه‌ی کشورها راه یافت. در انگلستان آثار شاو ابتدا در طبقه‌ی روشنکفر رسوخ پیدا کرد و پس از آن از محبوبیت عام برخوردار گشت. از 1924 نمایشنامه‌های شاو در رادیوی همه‌ی کشورها به اجرا درآمد و از آن فیلمنامه‌های فراوان ساخته شده. دو نمایشنامه‌اش به نام سرباز شکولاتی The Chocolate Soldier و بانوی زیبای من My Fair Lady به صورت کمدی موزیکال و چند نمایشنامه‌ی دیگر از جمله قیصر و کلئوپاترا و پیگمالیون Pygmalion زیر نظر خود شاو به صورت فیلم سینمایی درآمد. برنارد شاو در غالب رشته‌های هنری نقدهای فراوانی دارد که از آن جمله نقد نمایشنامه است در جوهر روش سبک ایبسن The Quintessence of Ibsenism (1891) و نظریه‌ها و مقاله‌های نمایشی Dramatic Opinions and Essays (1906) و نقد موسیقی در طرفدار کامل واگنر The Perfect Wagnerite (1898). شاو در اواخر زندگی تحقیقات سیاسی، اجتماعی، مذهبی و زیست‌شناسی خود را با عنوان چون و چند امور سیاسی برای عموم Everybody's Political What's What در 1943 منتشر کرد. شاو همچنین مکاتبات پرحجمی با شخصیت‌های گوناگون انجام داده است.

شیوه‌ی نگارش شاو شیوه‌ای مستقیم با بیانی روشن و صریح و برخوردار از غنا و قدرت کلام است. مکالمه‌ها بیشتر در حد گفتگوی رایج و متناسب با مقام اجتماعی اشخاص نمایش است نه در حد ادبی و عبارت‌پردازی. بیان اندیشه‌ها و مباحث خاص او از سنگینی خطابه‌ای یا دفاعی عاری است و ذوق و خیال‌انگیزی و روح بذله‌گویی و طنز‌پردازی بر نوشته‌هایش غلبه دارد که در عین حال با فصاحت همراه است و این چیزی است که تا امروز هنوز کسی نتوانسته از آن تقلید کند. دیباچه‌های آثار نمایشی شاو غالباً بسیار مهم و دارای مفاهیم عمیق و اندیشه‌های آزادی‌خواهانه است. شاو متفکری است که در زمان خود بیش از دیگران مورد انتقاد و عیب‌جویی قرار گرفته، اما پیوسته توانسته است از استعداد شگرف خود در حاضرجوابی استفاده کند و با پاسخ‌های قاطعی به رقیبان جواب دهد که گاه با سخنان تلخ و گزنده همراه بوده است. برنارد شاو «مرد قرن» خود به شمار می‌آید. هوشی برتر از عادی و معرفتی در همه‌ی زمینه‌ها و نبوغ و قریحه‌ای بزرگ داشت. استعداد او در شوخی و به مسخره‌گرفتن همه‌چیز، حتی به نمایشنامه‌هایی که حاوی افکار جدی بود، جاذبه‌ای دلپسند و سرگرم‌کننده می‌بخشید. شاو پیوسته می‌خواست که عامه‌ی مردم را به فکر وادارد و در تربیت آنان قدم پیش گذارد. با فقر و ستم کینه می‌ورزید و عاشق زیبایی زن بود، بی‌آنکه هرگز زن در زندگیش مقام مهمی داشته باشد. او تنها شیفته‌ی کار و تحقیق درباره ی حقیقت و کمال انسانیت بود.

ترجمه به فارسی: خانه‌های اجاره‌ای یا خانه‌های مرد زن مرده- سرباز شکولاتی- دخترک سیاه در جستجوی خدا- کسب و کار میسیز وارن- انتقام معجزه‌آسا- کاندید- مرد سرنوشت- ژاندارک یا جان مقدس- پاره‌دوز و شیر- دارالمجانین سیاسی در امریکا- مرید شیطان.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی 

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...