کتاب «به‌ عبارت آفتاب» نوشته محمدجواد اعتمادی با محوریت زندگی و اندیشه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی توسط انتشارات معین به چاپ دوم رسید.

به‌ عبارت آفتاب محمدجواد اعتمادی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کتاب «به‌ عبارت آفتاب» نوشته محمدجواد اعتمادی با محوریت زندگی و اندیشه مولانا جلال‌الدین محمد بلخی به‌تازگی توسط انتشارات معین به چاپ دوم رسیده است.

این‌کتاب مهرماه سال ۹۸ منتشر و رونمایی شد و حالا نسخه‌های چاپ دومش وارد بازار نشر شده‌اند.

محمدجواد اعتمادی نویسنده کتاب می‌گوید در صفحات آن، جستوجویی در زندگی مولانا با هدف پیدا کردن وصفِ حال و شنیدنِ نقدِ حالِ انسانی که رسولِ آفتاب و زاده آفتاب بوده، انجام گرفته است؛ کسی که شمس تبریزی او را چنان توصیف می‌کند که آفتاب هم روی به او دارد. نویسنده کتاب پیش‌رو می‌گوید مولانا خود می‌دانست در گذرِ قرن‌ها نه‌تنها فراموش نمی‌شود، بلکه هرچه زمان پیش‌تر می‌رود، محبوب‌تر و شناخته شده‌تر می‌شود و می‌دید آدمیان شعر او را به صد قرن می‌خوانند، چون حرف و سخنش، بافته حق است.

عناوین فصل‌های اصلی کتاب «به عبارت آفتاب» پس از پیش‌گفتار، عبارت‌اند از:

یادآوری، رستخیر ناگهان، درد آمد بهتر از مُلکِ جهان، اعجازِ طلب در مغناطیسِ روح، بازآمدم چون عیدِنو تا قفلِ زندان بشکنم، کیمیای کیمیاساز است عشق، عیدِ قربانِ عشق، جانِ من و جانِ تو، قیمت و قامتِ انسان در آینه وجودِ شمس، عشق آموخت مرا شکلِ دگر خندیدن، یار آیینه است جان را در حَزَن، یار چشمِ توست ای مردِ شکار، ملاقاتِ مرگ. پس از این‌فصول هم دو بخش فهرست منابع و نام اشخاص آمده است.

چاپ دوم این‌کتاب با ۳۰۰ صفحه و قیمت ۸۲ هزار تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...