ولادیمیر ناباکوف

04 فروردین 1385

ولادیمیر-ناباکوف

در سن پطرزبورگ روسیه و درخانواده ای ثرتمند، متولد شد... اولین شعرش را در سن ۱۵ سالگی نوشت... خانواده اش پس از وقوع انقلاب 1917 روسیه، به انگلستان مهاجرت کردند... در دانشگاه کمبریج درس خواند و چند سال پس از تبعید اجباری در اروپا، در سال ۱۹۴۰ به آمریکا رفت.

ولادیمیر ناباکوف (Vladimir Nabakov) نویسنده، شاعر، منتقد و استاد ادبیات. در 22 آوریل سال 1899 در سن پطرزبورگ روسیه و درخانواده ای ثرتمند، متولد شد و در 2 ژوئیه 1977 در آمریکا درگذشت. اولین شعرش را در سن ۱۵ سالگی نوشت و قبل از فارغ‌التحصیلی از مدرسه تنیشف، ۲ جلد کتاب شعر چاپ کرده بود. خانواده اش پس از وقوع انقلاب 1917 روسیه، به انگلستان مهاجرت کردند. در دانشگاه کمبریج درس خواند و چند سال پس از تبعید اجباری در اروپا، در سال ۱۹۴۰ به آمریکا رفت. ناباکوف جزو معدود نویسندگان روسی است که فضای سرد و سنگین ادبیات روسیه بر داستان‌هایش حاکم نیست. اعتبار و شهرت فراوان ناباکوف با رمان "لولیتا" به اوج رسید که در زمان انتشار واکنش‌های متفاوتی برانگیخت. از دیگر آثار مهم ناباکوف می‌توان به رمان "ماری"(ماشنکا)، "دعوت به مراسم گردن‌زنی"، "زندگی واقعی سباستین نایت" و "آتش رنگ پریده" اشاره کرد. "خنده در تاریکی" یکی از رمان‌های مطرح و ماندگار ناباکوف است که تا به حال به بیش از 19 زبان زنده دنیا ترجمه شده است.

لولیتا را ناباکوف در سال 1955 آفرید. لولیتا را برای اولین بار استنلی کوبریک در سال 1962 به تصویر کشید. کوبریک از خود ناباکوف خواست که فیلم‌نامه لولیتا را برایش بنویسد. هر چند که ناباکوف در ابتدا نوشتن فیلم‌نامه لولیتا را نپذیرفت، اما در نهایت فیلم‌نامه لولیتای کوبریک را خود ناباکوف نوشت. چیزی در حدود 35 سال بعد از ساخته شدن لولیتای کوبریک، آدرین لین کارگردان انگلیسی‌الاصل نسخه جدیدی از لولیتا را در 1997 ساخت.

ناباکوف علاوه بر اعتبار فراوانش به عنوان رمان‌نویسی طراز اول در حوزه تدریس و نقد ادبی هم از سرآمدان قرن بیستم بود. نقدهای درخشان او بر کتاب‌هایی چون «مسخ» اثر فرانتس کافکا و پژوهش‌های او در ادبیات کلاسیک روس ازجمله فعالیت‌های این چهره‌ برجسته ادبیات قرن بیستم به حساب می‌‌آیند.

دیمیتری ناباکوف پسر ولادیمیر ناباکوف در مصاحبه با روزنامه تایمز اظهار داشت که آخرین رمان منتشر نشده پدرش با عنوان "اصل لورا" اگر تا آخر نوشته می‌شد، درخشان‌ترین رمان وی از کار درمی‌آمد. ولی این نویسنده پیشاپیش خواسته بود که بعد از مرگش متن دستنویس این رمان را نابود کنند. وییرا همسر ناباکوف خود نتوانست خواسته همسرش را عملی کند، ولی با مرگش در سال 1991 این تصمیم را به پسر خود واگذار کرد. دیمیتری ناباکوف 71 ساله که خواننده اپرا است ابتدا تصمیم داشت که دست‌نوشته مزبور را در اختیار تراست یک دانشگاه یا موزه یا موسسه قرار دهد تا در دسترس دانشگاهیان قرار گیرد. اما او در ای‌میلی که برای ران روزنبام مقاله‌نویس روزنامه نیویورک آبزرور فرستاد گفت که تصمیم خود را عوض کرده و می‌خواهد کتاب منتشر نشده پدرش را پیش از مرگ خود نابود کند.

مریم السادات فاطمی

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...