کتاب «دانته آلیگیری» [از مجموعه European writers] نوشته مارک موسا[Musa, Mark‬] با ترجمه مهدی سحابی توسط نشر مرکز منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش مهر،‌ این‌کتاب، پیش‌تر در سال ۱۳۷۳ توسط انتشارات کهکشان چاپ شده بود که حالا با چاپی جدید توسط نشر مرکز عرضه شده است.

این‌ناشر پیش‌تر کتاب‌هایی مثل «مارسل پروست» و «لویی فردینان سلین» را در معرفی این‌دو چهره ادبی با ترجمه سحابی چاپ کرده است.

کتاب پیش‌رو هم برای معرفی ساده و خلاصه دانته آلیگیری یکی از چهره‌های مهم ادبیات ایتالیا نوشته شده است. دانته را عموما با «کمدی الهی» می‌شناسند. او متولد سال ۱۲۶۵ میلادی در فلورانس است و می‌توان او را از طبقه اشراف ایتالیا دانست. مهم‌ترین اثر دانته همان‌طور که می‌دانیم، کمدی الهی است که البته ابتدا نامش کمدی بود و پسوند الهی یا الاهی بعدها به آن اضافه شد. دانته در سال ۱۳۲۱ درگذشت.

«زندگی نو» عنوان یکی‌دیگر از آثار دانته است که کمدی الهی را می‌توان نتیجه عهد و پیمانی دانست که او در پایان نگارش «زندگی نو» به آن اشاره کرده است: «اگر مشیت آنی که شکوفایی همه‌چیز از اوست بر این باشد که زندگی‌ام چند سالی دیگر بپاید، امید دارم درباره دلدارم چنان بنویسم که تاکنون برای هیچ دلداری نوشته نشده است.»

عناوین اصلی کتاب «دانته آلیگیری» به‌ترتیب، عبارت‌اند از: زندگی، آثار، کمدی الاهی، کتاب‌شناسی، گاهشمار زندگی دانته آلیگیری، نمایه.

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

زندگی نو، یکی از نخستین آثار دانته، مجموعه‌ای از شعر و نثر است و از سی‌ویک شعر همراه با نثر تشکیل می‌شود. این اثر یکی از نخستین نمونه‌های مهم نثر ایتالیایی و احتمالا اولین اثر داستانی است که در آن نثر نه‌فقط برای ارائه یک روایت دنباله‌دار، بلکه هم‌چنین برای توضیح شان نزول یکایک شعرهای کتاب به‌کار گرفته شده است. آن‌چه در زندگی نو تازگی دارد رابطه کاربردی نثر و شعر با هم است.

در سال‌های اخیر ناقدان کمدی الاهی هرچه بیشتر به این ضرورت رسیده‌اند که باید تمایزی قائل شد میان دانته شاعر، یعنی آن چهره تاریخی که شعر را به زبان خود سرده است، و دانته سالِک، یعنی شخصیتی که آفریده شاعر است و در دنیایی به‌سر می‌برد که شاعر خلق کرده است. درباره زندگی نو برقراری چنین تمایزی میان دانته شاعر و دانته دلداده دشوارتر است، چون در این‌کتاب عاشق، یعنی قهرمان کتاب، خودْ شاعر است. اما از این مهم‌تر این که رویدادهای زندگی نو را، برخلاف کمدی الهی، نباید کاملا تخیلی دید و قهرمان کتاب هم یک شخصیت خیالی نیست، بلکه شخصیت دانته واقعی در سنّ جوان‌تری است. اما به همان صورتی که درباره هر داستانی باید کرد که به صیغه اول شخص نوشته شده است، در این مورد هم باید بکوشیم میان دیدگاه کسی که زندگی کرده و تجربه‌های ثبت‌شده در کتاب را پشت سر گذاشته، و فرصت آن را داشته که با نظر بر گذشته بر آن‌ها تامل کند، و دیدگاه کسی که در حال و در زمان از سر گذراندنِ آن تجربه‌هاست، تمایز قائل شویم.

این‌کتاب با ۶۶ صفحه،‌ شمارگان هزار نسخه و قیمت ۱۹ هزار و ۸۰۰ تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...