باده‌ی جهاد در جام هجرت | الف


سخن از مردان خداست، آنان که عقاب سرکش اندیشه‌شان را به بیکران‌ها پرواز داده و آسمان آبی دلشان، در مرغزار تجلی عرفان، باریدن آغاز نموده است. آنان که در عشق محض آسمانی‌شان محو گردیده و چمن سبز صداقت وجود خویش را به معبود هدیه کرده‌اند.

رستاخیز خون و خرد رضا بابایی

از عاشورای سال ۶۱ هجری تاکنون، شور بلند و پایان‌ناپذیر عشق به حسین علیه‌السلام، هرروز جلوه و نمودی بیشتر و تازه‌تر به خود گرفته است. امام شهیدان در آن صحرای پر از کرب و بلا، در مظلومیتی سرخ، که او را از هر سو احاطه کرده بود، جاودانه‌ترین حماسه‌ی تاریخ را رقم زد تا دل‌های لبریز از عشق دوستانش الی الابد بر مدار آسمانی فضایل و کراماتی که او خالق آن شد، گردش کند و هر کس به قدر توان خود، در تجدید عهد با مولای خویش، ندای استغاثه‌ی حسین علیه‌السلام، را که در آن ظهر ناشکیب، پاسخی شایسته نیافت، لبیک اجابت گوید. از همین روی، در طول قرون متمادی پس از شهادت امام علیه‌السلام، نوشته‌ها و کتب بسیاری تدوین گشته که از زوایای مختلف، حیات پربار حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام را مورد بررسی قرار داده است؛ اما وسعت اقیانوس بیکران شخصیت امام علیه‌السلام از یکسو و عطش سیری‌ناپذیر شیعیان و دوستان حضرتش در اظهار ارادت و دل‌بستگی به آن قافله‌سالار شهادت از سویی دیگر، تا پهنه‌ی قیامت، به آفرینش آثاری هر چه بیشتر دراین‌باره خواهد انجامید.

قیام امام حسین(ع) علیه نظام اموی و شگفتی از این حادثه تلخ و فجیع، یعنی قتل خاندان پیامبر در فاصله اندكی پس از رحلت رسول خدا(ص) آن‌ هم به دست خاندانی كه در عصر حیات پیامبر كینه‌توزترین خاندان با دیانت نبوی بودند و كمی بعد با نام دفاع از آیین محمدی(ص) و خلیفه مسلمین، به قتل امام حسین و اهل‌بیت پیامبر پرداختند، باعث شد تا از دیرباز نویسندگان شیعی و اهل سنت به بررسی این حادثه مهم تاریخ صدر اسلام توجهی جدی نشان دهد و در ترسیم ابعاد مختلف آن مساعی فراوانی به کاربندند و آثار و نوشته‌های گوناگونی تألیف كنند.

تاریخ زندگی امام حسین دو بخش عمده دارد: پیش از قیام و پس از آن. متأسفانه بخش دوم چنان سایه سنگینی بر بخش نخست انداخته است که اگر کسی به کتاب‌ها مراجعه نکند اطلاعات چندانی درباره بخش اول به دست نمی‌آورد. گویی امامت سالار شهیدان از روزی شروع شد که از بیعت با یزید خودداری ورزید و عزم مکه کرد! حال آن که امام حسین در دهه پایان عمرش که ردای امامت نیز بر تن داشت با حکومت شام مدارا کرد و تا توانست کوشید کیان اسلام و جان و مال مردم به خطر نیفتد همه منابع تاریخی نیز خبر از این می‌دهند که میل به جنگ و مقابله نظامی در طرف مقابل بوده است نه در اردوگاه سید الشهداء.

آری اگر بخش دوم زندگانی ایشان که به جنگ و شهادت انجامید، رستاخیز خون باشد، بخش اول که بسی طولانی‌تر بود رستاخیز خرد و دانایی است. پشتوانه آن خون، خردی است که امام هماره بر آن تأکید داشت.
امام می‌دانست که خون را با خون نمی‌توان شست و رهایی و رستگاری پایدار اسلام و مسلمانان درگرو رشد فکری و فرهنگی آنان است و بس. اما آنگاه‌که دریافت او را حتی در خانه‌اش رها نخواهند کرد و از سویی دیگر زمینه را فراهم و زمانه را آماده دید باده‌ی جهاد در جام هجرت ریخت و بر اسب شهادت زین همّت بست.

باوجود این، زندگانی امام حسین را در مدینه نیز باید پی گرفت و تاریخ حیات و امامت ایشان را از روزی که به‌سوی مکه شتافت آغاز نکرد. نویسنده علت کم پرداختن به این بخش از زندگانی امام حسین را کمبود داده‌های تاریخی می‌داند.

زندگانی امام حسین را از دو منظر می‌توان دید: تاریخ و عقاید. برخی از نویسندگان بیشتر چشم به اعتقادات دارند و زندگی ائمه را موضوع تاریخی نمی‌دانند و هنگامی‌که سؤال می‌شود چرا امام مدینه را ترک کرد و به مکه رفت می‌گویند چون ایشان به علم امامت می‌دانست که در کربلا شهید می‌شود و از این رهگذر، شمار بیشتری از مسلمانان از خواب غفلت برمی‌خیزند. اما پاسخ تاریخی این است که موشکافانه و بر پایه شواهد، علل و زمینه‌ها را نشان دهیم و آشکار کنیم که هر خردمند دیگری نیز اگر جای ایشان بود همین کار را می‌کرد.

عاشورای کربلا گنجایش شگفتی برای اندیشیدن و عبرت گرفتن دارد. هر کس که تاریخ عاشورا را از منابع کهن و معتبر بخواند از آن‌ همه نابخردی در سپاه کوفه و مظلومیت حسین و یارانش مبهوت می‌شود؛ جز بیعت با یزید، هر راهی که در تصور بگنجد، حسین به کوفیان پیشنهاد کرد تا خونی نریزد اما آنان اصرار بر کشتن فرزند رسول خدا داشتند.

کتاب «رستاخیز خون و خرد» اثر رضا بابایی درباره زندگی امام حسین(ع) و تحلیلی از اوضاع زمان آن حضرت و عاشورا و پس از آن است. در این کتاب، بیش از تحلیل و ارزیابی حوادث، قصد گزارش‌گری درست و دقیق تاریخ مدّ نظر نویسنده است.

به اعتقاد نویسنده این تحلیل‌ها بیشتر بر منابع و خرد تاریخی استوار است و سعی شده است از قواعد و حواشی و حرف‌های سست پرهیز شود تا اثری بدون تحریف و اصیل، در اختیار مخاطبان قرار داده شود؛ چراکه در حال حاضر کتاب‌های زیادی وجود دارد که از منابع اصیل بهره نبرده‌اند. بدین رو، آنچه در کتاب می‌آید آمیزه‌ای است از تاریخ‌نویسی ساده و روان، به اضافه درنگ‌هایی کوتاه در بررسی رویدادهای عصر سید الشهداء.

کتاب، از نُه فصل تشکیل یافته است. در فصل اول به زندگی امام پیش از امامت اختصاص دارد و به زندگی ایشان از میلاد تا میقات، در سایه نبوت، در سایه‌سار پدر و همراهی با برادر پرداخته می‌شود.

در فصل دوم موضوع امامت در برابر خلافت بررسی می‌شود. در فصل سوم، شاهد هجرت امام از مدینه به مکه و خودداری ایشان از بیعت با یزید هستیم. فصل چهارم به‌سوی کربلا و وقایعی که در راه آمدن امام به کربلا رخ‌داده شرح داده می‌شود. فصل پنجم به ماجرای عاشورا و وقایع آن می‌پردازد و در آن به نماز ظهر عاشورا، شهادت اهل‌بیت امام، شهادت سید الشهداء و در آخر به ۳۲ تن از شهدای کربلا اشاره می‌شود.
فصل ششم به پس از عاشورا اختصاص دارد. عاشورا به‌رغم و خواسته‌ی بنی‌امیه در کربلا دفن نشد بلکه مرزهای تاریخ و جغرافیا را درنوردید و در بسیاری از بزنگاه‌های تاریخی، جلوی ناروایی‌ها و انحرافات را گرفت.

عصر عاشورا، آغاز تاریخی شگفت است که فصل اول آن را اسیران نوشتند. عاشورا همان‌قدر که وامدار شهیدان است وامداران اسیران نیز هست. بدین رو در این فصل به عصر عاشورا و تعداد اسیران و بازماندگان حادثه، و ورود آن‌ها به کوفه و شام و نقش پیامبری زینب کبری و سرانجام، به عاقبت یکایک قاتلان امام پرداخته ‌می‌شود.

در فصل هفتم شناخت عاشورا بررسی می‌شود. نویسنده برای قیام عاشورا سه عامل را مهم می‌داند: یک، درخواست شدید و تهدیدآمیز بیعت از امام. دو، دعوت‌های فراوان از امام برای تشکیل حکومت در کوفه. سه، ضرورت برائت از یزید. و در ادامه به موضوعاتی از قبیل تحریفات عاشورا و آسیب‌شناسی مجالس عزاداری و رسالت نخبگان پرداخته می‌شود.

فصل نهم که آخرین فصل از کتاب است به موضوع زنان عاشورایی می‌پردازد و در آن متن‌هایی از آن‌ها می‌آورد که زن یا در جایگاه راوی است یا قهرمان داستان است و یا گوینده سخن و حکایت‌گر ماجرا.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

دغدغه‌ی اصلی پژوهش این است: آیا حکومت می‎تواند هم دینی باشد و هم مشروطه‎گرا؟... مراد از مشروطیت در این پژوهش، اصطلاحی است در حوزه‌ی فلسفه‌ی حقوق عمومی و نه دقیقاً آن اصطلاح رایج در انقلاب مشروطه... حقوق بشر ناموس اندیشه‌ی مشروطه‎گرایی و حد فاصلِ دیکتاتوری‎های قانونی با حکومت‎های حق‎بنیاد است... حتی مرتضی مطهری هم با وجود تمام رواداری‎ نسبی‎اش در برابر جمهوریت و دفاعش از مراتبی از حقوق اقلیت‎ها و حق ابراز رأی و نظر مخالفان و نیز مخالفتش با ولایت باطنی و اجتماعی فقها، ذیل گروهِ مشروعه‎خواهان جای م ...
خودارتباطی جمعی در ایران در حال شکل‌گیری ست و این از دید حاکمیت خطر محسوب می‌شود... تلگراف، نهضت تنباکو را سرعت نداد، اساسا امکان‌پذیرش کرد... رضاشاه نه ایل و تباری داشت، نه فره ایزدی لذا به نخبگان فرهنگی سیاسی پناه برد؛ رادیو ذیل این پروژه راه افتاد... اولین کارکرد همه رسانه‌های جدید برای پادشاه آن بود که خودش را مهم جلوه دهد... شما حاضرید خطراتی را بپذیرید و مبالغی را پرداخت کنید ولی به اخباری دسترسی داشته باشید که مثلا در 20:30 پخش نمی‌شود ...
از طریق زیبایی چهره‌ی او، با گناه آشنا می‌شود: گناهی که با زیبایی ظاهر عجین است... در معبد شاهد صحنه‌های عجیب نفسانی است و گاهی نیز در آن شرکت می‌جوید؛ بازدیدکنندگان در آنجا مخفی می‌شوند و به نگاه او واقف‌اند... درباره‌ی لزوم ریاکاربودن و زندگی را بازی ساده‌ی بی‌رحمانه‌ای شمردن سخنرانی‌های بی‌شرمانه‌ای ایراد می‌کند... ادعا کرد که این عمل جنایتکارانه را به سبب «تنفر از زیبایی» انجام داده است... ...
حسرت گذشته را خوردن پیامد سستی و ضعف مدیرانی است که نه انتقادپذیر هستند و نه اصلاح‌پذیر... متاسفانه کانون هم مثل بسیاری از سرمایه‌های این مملکت، مثل رودخانه‌ها و دریاچه‌ها و جنگل‌هایش رو به نابودی است... کتاب و کتابخوانی جایی در برنامه مدارس ندارد... چغازنبیل و پاسارگاد را باد و باران و آفتاب می‌فرساید، اما داستان‌های کهن تا همیشه هستند؛ وارد خون می‌شوند و شخصیت بچه‌های ما را می‌سازند ...
نقطه‌ی شروع نوشتن، همیشه همین است: یک جمله‌ی درست و واقعی... می‌دانی، همه‌ی ما هر روز، هر کدام به شکل و شیوه‌ای، لت‌وپار می‌شویم... او از جنگ منزجر بود و هم‌زمان جنگ وی را به هیجان می‌آورد... هنوز «گذشته» برایت نوستالژیک نشده تا در دام رمانتیک کردن گذشته بیفتی... برای بسیاری «برف‌های کلیمانجارو»، روایت حسرت و پشیمانی است. اما برای جان مک‌کین، این داستان، روایت پذیرشِ همراه با فروتنی و امید بود و مُهر تأیید دیگری بر این که «زندگی، ارزش جنگیدن دارد.» ...