مگر قرآن نفرموده است که برای جهاد در راه خدا اسب های خود را آماده کنید؟ چرا اسب و شتر را میتوان به تانک و هواپیما تبدیل کرد، اما جای شلاق را نباید به زندان داد؟... تاریخ گواه است که اسلام در زمان پیامبر(ص)، دینِ اصلاح بود نه انقلاب... رسیدن به فهمی از متون تاریخی دین که مهمترین ویژگی آن، سازوارگیِ همهی اجزای دین با یک دیگر و نیز سازگاری با روح و اهداف ادیان بزرگ است... مولوی بر این نوع ایمان، نام عشق را برگزیده است
...
همراهان شاه به او گفته بودند که این مدارس، جوانان را یاغی میکند... مکتبداران تبریز، این رقیب تازهنفس را برنتافتند و مردم را علیه او تحریک کردند... متهم به فعالیتهای ضد دینی شد... پیش از او، تحصیل دانش، ویژهی طبقهی مرفه بود... ۲۷ جلد کتاب درسی برای سوادآموزان فارسیزبان نوشت... بیشتر مدارس او در زمان حیات او تعطیل یا ویران شدند... یکی از ده شخصیت تأثیرگذار و سرنوشتساز تاریخ معاصر ایران
...
معتقدم که خواندن هیچ کتابی به اندازۀ مثنوی مولانا، قلم را قدرتمند و چابک نمیکند... همینقدر میگویم که زبان فارسی در کمتر اثری به اندازۀ آثار مولانا زنده و پویا است. انس با این زبان نیرومند، قلم را برای خلاقیتهای بسیار مستعد میکند. تقلید از او و از هیچ کس دیگر جایز نیست؛ اما بیگانگی از سرمایههای پیشینی، ابتری و سترونی است... کسی که به شعور مخاطب احترام میگذارد، سخن تکراری نمیگوید، مغلطه نمیکند، بیمایه نمینویسد، وقت خواننده را همچون عمر خویش گرانبها میشمارد، جانب حقیقت را فرونمیگذارد،
...
در حال بارگزاری ...
در حال بارگزاری ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچینها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که میخواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم میرفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسهها شما را نخورند یا مورچهها استخوانهایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراریها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیمناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بودهاند
...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسندهها به خود گوش میسپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآوردهاند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل مینماید... کسانی که شک به دل راه نمیدهند برای سلامت جامعه خطرناکاند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری میشود، تسلایمان میدهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمیشود... نوشتن برای ما بیکیفر نیست... این اوج سیهروزیست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردمشان حکومت کنند
...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده میشود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمیکشد که همه درختان جنگل قطع میشوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر میاندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گلها، بادکنکهایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است
...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمیآید و کمتر از دو سال در میانهی اوج بحران ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی میکند... میخواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراثدار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمیدانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچهی بازارچهی آب منگل از پا نمینشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمیبرد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز میگردد
...
اباصلت هروی که برخی گمان میکنند غلام امام رضا(ع) بوده، فردی دانشمند و صاحبنظر بود که 30 سال شاگردی سفیان بن عیینه را در کارنامه دارد... امام مثل اباصلتی را جذب میکند... خطبه یک نهجالبلاغه که خطبه توحیدیه است در دربار مامون توسط امام رضا(ع) ایراد شده؛ شاهدش این است که در متن خطبه اصطلاحاتی به کار رفته که پیش از ترجمه آثار یونانی در زبان عربی وجود نداشت... مامون حدیث و فقه و کلام میدانست و به فلسفه علاقه داشت... برخی از برادران امام رضا(ع) نه پیرو امام بودند؛ نه زیدی و نه اسماعیلی
...