پانزدهمین عنوان از مجموعه «کتابهای سرو» (مطالعات فرهنگ شیعی) منتشر شد.

مهدی فقرا: پژوهشی در جامعه‌شناسی فقر و انتظار فهیمه بهرامی

به گزارش کتاب نیوز کتاب «مهدی فقرا: پژوهشی در جامعه‌شناسی فقر و انتظار» به همت فهیمه بهرامی و با مقدمه دکتر سارا شریعتی منتشر شد. این کتاب پانزدهمین عنوان از مجموعه «کتابهای سرو» است که زیر نظر محسن‌حسام مظاهری منتشر می‌شود.

مهم‌ترین پرسش‌های این کتاب این است که فقر چه تأثیری بر نگرش افراد به انتظار دارد و انتظار، چه نقشی در زندگی فقرا ایفا می‌کند؟ آیا می‌توان گفت فقرا به واقع «منتظر» ظهور مهدی(ع) هستند؟ تصور آنها نسبت به مهدی(ع) و اتوپیایی که با آمدن او محقق خواهد شد چیست؟ ضمناً انتظار برای فقرا بیشتر با نقش مثبت و سازنده آن شناخته شده است یا با نقش منفی و محافظه‌کارانه آن؟ پرسش دیگر این است که سطح اطلاعات و شناخت آنان از مهدی موعود چقدر است؟ این اطلاعات چگونه به دست آمده و به عبارت دیگر، منبع شناخت آنان چیست؟ تلقی آنان از انتظار تا چه حد نزدیک به گفتمان مذهبی رسمی است و تا چه حد به گفتمان نواندیشی دینی و تا چه میزان برخاسته از نگرش توده‌ای و عامیانه؟ و در نهایت اینکه انتظار در زندگی فقرا چه نمود عینی‌ای دارد؟ کدام مناسک و آیین‌های مذهبی در خصوص انتظار ظهور مهدی(ع) بیشتر در بین آنها رایج است و تا چه حد، فعالیت‌های اجتماعی به مثابه انتظار در میانشان وجود دارد؟

[کتاب «مهدی فقرا: پژوهشی در جامعه‌شناسی فقر و انتظار» به قلم فهیمه بهرامی در 270صفحه و با قیمت 60 هزارتومان توسط نشر آرما (کتابهای سرو) منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...