کتاب سوم از مجموعه «کآشوب» با عنوان «زان تشنگان» از سوی نشر اطراف به دبیری نفیسه مرشدزاده در آستانه محرم منتشر می‌شود.

جلد سوم کآشوب زان تشنگان

به گزارش فارس، جلد سوم از مجموعه کآشوب با عنوان «زان تشنگان» به دبیری نفیسه مرشدزاده از سوی نشر اطراف منتشر خواهد شد.

در خاطرات خیلی از ما یک سوم‌شخصِ پنهان هست که بخش زیادی از نسبت امروزمان با محرم و عاشورا را مدیون اوییم. سوم‌شخص‌های پنهان گاهی مادربزرگ و پدر و پدربزرگ‌اند، گاهی استاد و غریبه‌ای رهگذر. معمولاً شخصیتِ پیچیده، فن بیان قوی یا توانایی منحصربه‌فردی ندارند، فقط ارادتی واقعی دارند و مهارت و شگردشان همین صداقت‌شان است. تنها ویژگی خارق‌العاده‌ آن‌ها این است که سوم‌شخصِ عاشق‌اند. شاید در هیاهوی روزمرگی میزان دلبستگی و حرارتی که به ما منتقل کرده‌اند و عمق تأثیرشان در زندگی‌مان را فراموش کرده باشیم ولی وقت نوشتن متنی درباره‌ی ارتباط خودمان با روضه و عزا خاطرات این اثرگذارانِ بی‌ادعا برمی‌گردد و علاقه و نشانه‌هایی که در ما جا گذاشته‌اند، متن را پر می‌کند. شاید به خاطر  همین است که بیشتر روایت‌های کتابی که در دست دارید ماجرای سرایتِ دلبستگی است و قصه‌ی دست‌به‌دست‌شدنِ سرسپردگی.

در کتاب «زان‌تشنگان» ۲۴ نفر از اتفاق‌ها و سوم‌شخص‌هایی نوشته‌اند که نسبت آن‌ها را با رخداد سال ۶۱ هجری تغییر داده‌اند. ۲۴ نفر از تجربه‌هایی نوشته‌اند که در دل این سنت عزا و در همین کوچه‌ها و تکیه‌ها شکل گرفته و دریافت و برداشت تازه با خودش آورده. ۲۴ نفر گزارشی صادقانه و عینی داده‌اند از رویدادهایی که در همین روزها اتفاق افتاده ولی روح آن حماسه و غم دیرین در آن جاری است.

زان‌تشنگان کتاب سوم از مجموعه‌ «کآشوب» است؛ مجموعه‌ای که بنا دارد هر سال از منظری دیگر و آدم‌هایی دیگر به حال و هوای امروز ما و روضه‌ها نگاه کند.

عادت شیعه به ثبت عاشورا در شکل موزون و در قالب شعر بوده است. ما اغلب ارتباط خودمان با این حماسه را منظوم شرح کرده‌ایم و روایتِ‌ِ منثور و قصه کمتر به این آستان عرضه شده‌اند. امیدواریم مجموعه‌کآشوب راهی باشد که نثر فارسی فرصت از دست‌رفته خودش را بازیابد و همراه شعر و نوحه به درگاه این واقعه پیشکش شود.

نویسندگان به ترتیب حروف الفبا عبارتند از مصطفی اصانلوی، سلمان باهنر، مونا تاروردی، مهدی ترابی، زینب توقع همدانی، دریا چوبین، احمد داوری، روح‌الله رجایی، محمد‌علی سلطان‌مرادی، مهدی شادمانی، حامد شکیبانیا، مرجان صادقی، رضا صیادی، محمدصمدی، محمد طاهری‌زاده، فاطمه طهرانی، محمدعلی فارسی، محمد‌حسین فروغی، مریم گریوانی، مینو لعل روشن، سید احمد مدقق، محمد ملاعباسی، احسان ناظم بکایی، فاطمه نقوی.

در پشت جلد این کتاب آمده: «این کتاب ماجرای سرایت دلبستگی است. قصه دست به دست شدن سرسپردگیِ ابدی. بیست و چهار نفر در این کتاب زندگی‌شان را جستجو کرده‌اند تا آستانه‌ای را بیابند که بعد از آن برای همیشه به شورِ محرم پیوند خورده‌اند.

بیست و چهار نفر در جستجوی خاطره‌هایشان به غریبه یا خویشاوندی رسیده‌اند که سالی و ماهی و روزی، این عشق را به راوی انتقال داده است. «زان‌تشنگان» کتاب سوم از مجموعه‌ «کآشوب» است که نشر اطراف در آستانه‌ محرم هر سال منتشر می‌کند. کتاب‌های «کآشوب» و «رست‌خیز» دو جلد دیگر این مجموعه هستند.»

کتاب «زان تشنگان» در ۲۴۰ صفحه، شمارگان ۲۵۰۰ نسخه و با قیمت ۳۶ هزار تومان از سوی نشر اطراف در آستانه محرم روانه کتابفروشی‌ها خواهد شد.

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...