جورج اورول

19 بهمن 1384

جورج-اورول

در 1936 به روزنامه ­نگاری روی آورد، سپس در جنگ های داخلی اسپانیا، در ارتش انقلابی شرکت کرد و به سختی مجروح شد... اورول در طی جنگ جهانی دوم با بنگاه سخن پراکنی بریتانیا BBC و از 1943 با روزنامه­ های کارگری مانند تریبون Tribune و آبزرور Observer همکاری کرد. در 1949 به کلی از جامعه کناره گرفت و در انزوای کامل به سر برد و سرانجام به علت ابتلا به بیماری سل در لندن درگذشت.

جورج اورول، Orwell, George نام مستعار، (نام واقعی اریک آرتوربلر Eric Arthur Blair رمان­ نویس انگلیسی (1903-1950) ارول در هندوستان از خانواده ای «انگلیسی-هندی» زاده شد. پدرش کارمند اداره کشف قاچاق بود. جورج تحصیلات خود را در کالج اتون Eton در انگلستان آغاز کرد. در 1922 پس از خروج از کالج در دستگاه مستعمرانی بیرمانی در هندوچین به کار مشغول شد. در 1928، از شغل خود استعفا داد تا به کار ادبی بپردازد. در دوره کناره­ گیری آثار نویسندگانی چون جیمز جویس، تی. اس. الیوت و دی. اچ. لارنس را مطالعه کرد که در او اثر بسیاری باقی گذاشت. در بازگشت به اروپا مدتی در فرانسه و لندن با فقر و دشواری زیست. خاطرات این سفر را در کتاب «تهیدستی در پاریس و لندن» Down and out in Paris and Landon (1933) وصف کرده است. در همین سال داستان «روزهای برمه» Burmese Days را منتشر کرد، داستانی خیال­ انگیز از کشمکش های نژادی در آسیا.

اورول در 1936 به روزنامه ­نگاری روی آورد، سپس در جنگ های داخلی اسپانیا، در ارتش انقلابی شرکت کرد و به سختی مجروح شد و هنگامی که قتل عام مردم را به دست کمونیستها؛ که با استبداد مطلق، قدرت را به دست گرفته بودند، مشاهده کرد، بسیار نگران گشت و ادراک خود از سوسیالیسم را در کتاب «به یاد کاتولونیا»
Homage to Catalonia در 1938 وصف کرد. از آن پس ایمان و عقاید سیاسی وی تزلزل یافت و تحول روحیش در آثار این دوره منعکس گشت از آن جمله است: «قلعه حیوانات» Animal Farm (1945)، داستانی خیال­ انگیز و استعاری با هجوی بسیار تند و شدید درباره استبداد. «هزار و نهصد و هشتاد و چهار» Ninteen-Eighty Four (1949) که سرخوردگی نویسنده و رؤیای غم ­انگیز و پیشگویی وحشتناکی را از دموکراسی آینده پیش چشم می­‌گذارد.

اورول در 1939 کتاب «به دنبال هوا»
Coming up for Air را انتشار داد که به زندگی واقعی و تحول روحی او و دوره‌­ای که در دستگاه شهربانی خدمت می­کرد، بستگی نزدیک دارد. «شیر و اونیکورن» The Lion and the Unicorn  (1941) مقاله‌ای است درباره سوسیالیسم و توصیف کشور انگلستان در دوره کشمکش ها. «دختر کشیش» The Clergyman’s Daughter (1934) و «جاده به سوی اسکله ویگان» The Road to Wigan Pier  (1937) هم از کارهای همین دوره اوست. اورول در طی جنگ جهانی دوم با بنگاه سخن پراکنی بریتانیا BBC و از 1943 با روزنامه­ های کارگری مانند تریبون Tribune و آبزرور Observer همکاری کرد. در 1949 به کلی از جامعه کناره گرفت و در انزوای کامل به سر برد و سرانجام به علت ابتلا به بیماری سل در لندن درگذشت.

اورول چنانکه خود می­‌گوید از شغل خویش در بیرمانی اگرچه مهم نبود، تجربه فراوان به دست آورد و برای محکوم ساختن شیوه حکومت استعماری از هر نکته کوچک سود برد. در نظر اورول رمان­ نویس عالم علم اخلاق است و از این‌روست که او خود راه سیاسی خویش را یافت، راه طغیان بر ضد بی‌رحمی‌ها و سنگدلی‌های طرفداران فرانکو و استالین را. اقدام اورول در میان نویسندگان نسل خود نظیر نداشت. وی نسل خود را وامی­‌داشت که ابتدا درباره مسائل به طول عمیق بیندیشند، پس از آن به نقد ادبی و سیاسی بپردازند.

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...