«تری مورت» در یک کتاب جدید از جستجوی همینگوی برای یافتن زیردریایی‌های آلمانی در جریان جنگ جهانی دوم می‌گوید.

به گزارش ایبنا به نقل از آسوشیتدپرس، «گشت‌های همینگوی : ارنست همینگوی و جستجوی او برای زیردریایی‌ها» کتاب جدیدی است که از تلاش همینگوی بر یافتن زیردریایی های جاسوسی آلمانی در جریان جنگ جهان دوم می‌گوید.

نویسنده این کتاب «تری مورت» می‌گوید گرچه ممکن است همینگوی به هیچ زیردریایی برنخورده باشد، اما فکر می‌کرد که می‌تواند این کار را انجام دهد.


این نویسنده می‌گوید همینگوی سوار قایق بزرگ چوبی‌اش می‌شد و با گروهی از دوستان به دریاها می‌زد. او یادآور می شود که انگیزه‌های مختلفی موجب می‌شد تا این نویسنده مشهور آمریکایی که بیش از هر چیز به ماجراجویی مشهور است، دست به این کار بزند. ماجراجویی، اهداف جدی، خدمات داوطلبانه، سرگرمی، احساس رضایت از همراهی با دوستان، لذت بردن از بودن در دریا، کسب قدرت از دریانوردی، حس خطر و تجربه ناشناخته‌ها، همه و همه از احساسات و انگیزه‌هایی بودند که او را به این عرصه می‌کشیدند.

با این حال قایق او بخشی از ارتش دریایی آمریکا نبود. او با این قایق در خلیج مکزیک می‌گشت و می‌خواست زیردریایی‌های نفوذی آلمانی را پیدا کند. در این سفرها او با همسر سومش «مارتا گلهورن» همراه بود.


کتاب «گشت‌های همینگوی: ارنست همینگوی و جستجوی او برای زیردریایی‌ها» اثر «تری مورت» در272 صفحه توسط انتشارات اسکرایبنر، به قیمت 26 دلار منتشر شده است.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...