تنسی ویلیامز

25 فروردین 1400

تنسی ویلیامز، Williams, Tennessee نام مستعارِ تامس لنیر Thomas Lanier، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس آمریکایی (1911- ) است که در کولامبس Columbus در ایالت می‌سی‌سی‌پی Mississipi زاده شد. جوانی را در فقر و سرگردانی گذراند و نمایشنامه‌ی نبرد فرشتگان Battle of Angels را در 1940 در تئاتر کوچکی در نیویورک بر صحنه آورد که توفیقی نیافت، اما نمایشنامه‌ی باغ‌وحش شیشه‌ای The Glass Menagerie (1945) پیروزی درخشانی به‌دست آورد- نمایشنامه‌ای در عین حال واقع‌بینانه و شاعرانه که از خاطره‌های دوره‌ی جوانی آمیخته با تیره‌روزی نویسنده سرچشمه گرفته بود. اتوبوسی به‌نام هوس A Streetcar Named Desire در 1947 بر صحنه آمد که وصف گستاخانه‌ای بود از انحطاط اخلاقی و معنوی زنی از مردم جنوب. این نمایشنامه به دریافت جایزه‌ی پولیتزر Pulitzer نایل آمد.

تنسی ویلیامز، Williams, Tennessee

تنسی ویلیامز در این دوره بیشتر به موضوع عشق‌های شهوانی یا محرومیت زن از حقوق خود پرداخته است. نمایشنامه‌ی تابستان و دود Summer and Smoke (1948) از این قبیل است. همچنین نمایشنامه‌ی خال گل The Rose Tattoo (1951). نمایشنامه‌ی گربه‌ روی شیروانی داغ Cat on a Hot Tin Roof (1955) از بهترین نمایشنامه‌های ویلیامز به‌شمار آمد. فیلمنامه‌ی بیبی دال Baby Doll در 1957 منتشر شد و نمایشنامه‌ی کمینو ریال Camino Real در 1953 که آمیخته‌ای بود از تمثیل شاعرانه و سخریه‌ای که در میان آثار تنسی ویلیامز مقام جداگانه‌ای دارد.

از آثار دیگر نمایشی ویلیامز این آثار است: ناگهان تابستان گذشته Suddenly Last Summer (1958)، بیست و هفت واگن پنبه 27 Wagons full of Cotton (1949)، خداحافظ بیردی Bye-bye Birdie (1960)، شب ایگوانا The Night of the Iguana (1961). تنسی ویلیامز علاوه بر نمایشنامه، مجموعه‌هایی از داستان کوتاه و رمان‌هایی انتشار داده که از آن جمله است: مجسمه‌ی یکدست و داستان‌های دیگر One Arm and Other Stories (1948)، رمان بهار رومی خانم استون The Roman Spring of Mrs Stone (1950)، آب‌نبات سخت Hard Candy (1954). از اشعار او در زمستان شهرها In The Winter of Cities در 1956 است.

تنسی ویلیامز از پرکارترین و برجسته‌ترین نمایشنامه‌نویسان آمریکاست. نمایشنامه‌هایش با واقع‌بینی بسیار زندگی مردم محروم و پرعطوفت را وصف می‌کند و از زبان قهرمانان خود سخنانی قوی و صریح و گاه شاعرانه بیان می‌کند. جز چند نمایشنامه‌ی خیال‌انگیز و کمدی خداحافظ بیردی بیشتر نمایشنامه‌هایش تأثرانگیز است. اشخاص نمایشنامه‌ها میان رؤیا و واقعیت دست و پا می‌زنند. در نمایشنامه‌ی بهار رومی خانم استون، زنی در حال پیرشدن به دنبال عشق است و پیوسته خود را در معرض ناکامی‌ها و ناامیدی‌ها قرار می‌دهد. دنیای تنسی ویلیامز خشونت‌بار و تیره است، چنانکه هیچگونه امیدی را منعکس نمی‌کند. همه‌کس مورد تهدید پول، شهوت و احتیاجات پست قرار دارد. تنسی ویلیامز هرگز تلخی درون را در ورای شادی موقت نمی‌پوشاند. تنها در یکی از بهترین نمایشنامه‌هایش شب ایگوانا دو تن را معرفی می‌کند که اگرچه به سعادت کلی دست نیافته‌اند، لااقل در آرامشی نسبی به‌سر می‌برند. غالب نمایشنامه‌های تنسی ویلیامز با پیروزی بسیار همراه بوده، به بیشتر زبان‌ها ترجمه شده و به روی صحنه آمده یا از آنها فیلم سینمایی ساخته شده است.

ترجمه به فارسی: اتوبوسی به‌نام هوس، باغ‌وحش شیشه‌ای، پرنده‌ی شیرین جوانی، تابستان و دود، خال گل، گربه روی شیروانی داغ، هوس بهاری.

زهرا خانلری، فرهنگ ادبیات جهان، خوارزمی

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...