تصویری روشن از آینشتاین | ایسنا


آلبرت آینشتاین یکی از برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین دانشمندان قرن بیستم است که انقلابی در فهم ما از جهان هستی و قوانین فیزیکی ایجاد کرد. نظریه‌های او، به‌ویژه نظریه نسبیت، پایه‌های فیزیک مدرن را شکل دادند و نه‌تنها در حوزه علم، بلکه در فلسفه، تکنولوژی و فرهنگ نیز تأثیر عمیقی بر جای گذاشتند. شناخت دقیق‌تر دیدگاه‌های فلسفی و علمی این نابغه، به ما کمک می‌کند تا نه‌تنها ابعاد فیزیکی جهان بلکه عمق تفکر انسانی درباره واقعیت را بهتر درک کنیم. کتاب «آینشتاین» [Einstein] نوشته توماس ریکمن [Thomas Ryckman] که با ترجمه ابوتراب یغمایی از سوی نشر نو منتشر شده، بررسی جامع و تازه‌ای است از این زوایای پیچیده زندگی و اندیشه‌های او که نقش مهمی در تاریخ علم و فلسفه دارد.

خلاصه زندگی اینشتاین» [Einstein] نوشته توماس ریکمن [Thomas Ryckman]

اثر تامس ریکمن با عنوان «آینشتاین» به‌دلیل انتشار در مجموعه‌ «فیلسوفان راتلج» این نام را دارد؛ مجموعه‌ای که تک‌نگاری‌هایی درباره‌ فیلسوفانی از افلاطون تا هایدگر را دربرمی‌گیرد. بیان آغازین ریکمن که می‌گوید «آینشتاین یک فیزیکدان نظری بود، نه فیلسوف به معنای رایج آن»، آغاز بی‌جهت عذرخواهانه‌ای به‌نظر می‌رسد، چراکه در میان فیلسوفان راتلج نام‌هایی چون زیگموند فروید و چارلز داروین نیز دیده می‌شود که آن‌ها هم به‌طور مرسوم فیلسوف محسوب نمی‌شوند. اما آثارشان، همچون آینشتاین، به‌طور بنیادین درک ما از جهان را دگرگون کرده است، و مانند او تأملات فلسفی صریحی نیز بیان کرده‌اند.

در دوران حیات خود آینشتاین، پاول آرتور اشلیپ، او را به دنیای آکادمیک فلسفه معرفی کرد. او مجموعه‌ای با عنوان آلبرت آینشتاین: فیلسوف–دانشمند (۱۹۴۹) در مجموعه‌ «کتابخانه فیلسوفان زنده» منتشر کرد که شامل مقالاتی از فیزیک‌دانان و فیلسوفان و دوستان آینشتاین بود. این مجموعه همچنین شامل «یادداشت‌های زندگینامه‌ای» آینشتاین و «پاسخ به انتقادات» او بود. آینشتاین در این نوشتارها تأکید کرد که: «آنچه برای وجود یک انسان از نوع من اساسی است، دقیقاً در این است که او چه می‌اندیشد و چگونه می‌اندیشد، نه اینکه چه می‌کند یا چه بر سرش می‌آید.»

بااین‌حال، همچنان تصور آینشتاین به‌عنوان یک فیلسوف، به‌ویژه فیلسوفی با جهان‌بینی منسجم، دشوار است. ریکمن کاملاً از این دشواری‌ها آگاه است. او با نقل‌قولی از آبراهام پایس، نویسنده تنها زندگی‌نامه علمی آینشتاین، این دیدگاه را تأیید می‌کند که «نامیدن آینشتاین به‌عنوان فیلسوف به اندازه موسیقی‌دان‌خواندن او روشنگر است.» ریکمن همچنین عباراتی از خود آینشتاین را نقل می‌کند که در آن خود را گاه رئالیست، گاه ایده‌آلیست، گاه پوزیتیویست و گاه افلاطونی یا فیثاغورثی معرفی می‌کند. به‌علاوه، آینشتاین هرگز دیدگاه فلسفی منسجمی را در قالبی خاص ننوشته و تنها اظهار نظرهای پراکنده و اغلب غیرصریح از او در دست است.

در پاسخ به این چالش، ریکمن بر جمله‌ای از آینشتاین تکیه می‌زند: «اگر می‌خواهید از یک فیزیک‌دان نظری درباره روش‌هایش چیزی بیاموزید، به شما توصیه می‌کنم: به سخنانش گوش ندهید، به دستاوردهایش بنگرید.» براساس این رهنمود، کتاب ریکمن به بررسی دغدغه‌های نظری اصلی آینشتاین، دستاوردهای ماندگار او و تأملاتش بر کار خود می‌پردازد. کتاب در سه بخش تنظیم شده: نظریه کوانتوم، نظریه نسبیت (خاص و عام)، و رابطه هندسه و فلسفه.

بخش اول: کوانتوم
ابتدا ریکمن زمینه تاریخی را شرح می‌دهد، از جمله معرفی نظریه تابش جسم سیاه پلانک در سال ۱۹۰۰. سپس به نوآوری آینشتاین در بازنگری اصل بولتزمان (رابطه آنتروپی و احتمال) می‌پردازد. این بازنگری، زیربنای بسیاری از آثار اولیه اوست، از جمله فرضیه کوانتوم نور، حرکت براونی، و توضیح گرمای ویژه جامدات در دمای پایین. ریکمن سپس به مباحث مربوط به مکانیک کوانتومی، از جمله مشارکت آینشتاین در بحث با بور در کنگره ۱۹۲۷ سولوی و مقاله مشهور EPR در ۱۹۳۵ می‌پردازد. همچنین به موضوعاتی چون مسئله اندازه‌گیری، مرز کلاسیک–کوانتومی و درهم‌تنیدگی اشاره می‌شود.

بخش دوم: نسبیت
ریکمن ابتدا به پیش‌زمینه تاریخی نسبیت خاص، مانند آزمایش میکل‌سون–مورلی و نظریه لورنتس می‌پردازد و سپس به مقاله معروف آینشتاین در ۱۹۰۵ و مفاهیمی چون نسبیت هم‌زمانی و پارادوکس ساعت اشاره می‌کند. بخش بعدی، به روند دشوار آینشتاین در توسعه نسبیت عام می‌پردازد. ریکمن ضمن روایت رقابت با داوید هیلبرت، به نقش اصل معادلگی و ریاضیات هندسه ریمانی اشاره دارد. او بر اصول راهنمای آینشتاین در جستجوی خود، همچون هم‌ارزی و هم‌خوانی عام، تأکید می‌کند.

بخش سوم: هندسه و فلسفه
این بخش که اصیل‌ترین قسمت کتاب است، با تفسیر مقاله «هندسه و تجربه» (۱۹۲۱) آغاز می‌شود. سپس ریکمن به تحلیل رئالیسم آینشتاین می‌پردازد و نشان می‌دهد که آینشتاین را باید رئالیستی دانست که با رئالیسم علمی معاصر متفاوت است، چراکه گرایش‌هایی سازه‌گرایانه و تجربه‌گرایانه نیز در او وجود دارد.
ریکمن رئالیسم آینشتاین را دارای دو مؤلفه می‌داند: یکی متافیزیکی (باور به جهان مستقل از ذهن) و دیگری انگیزشی (هدف نظریه علمی، مدل‌سازی آن جهان). او سپس نشان می‌دهد که آینشتاین تحت‌تأثیر سنت‌های فکری گئورگ کانتور، ددکیند و هاینریش هرتز، و نیز دیدگاه‌های کانتی، نوعی سازه‌گرایی را پذیرفته بود که در تضاد با رئالیسم علمی مدرن است.

در پایان، ریکمن به عقل‌گرایی آینشتاین می‌پردازد، به‌ویژه در سخنرانی اسپنسر (۱۹۳۳) که در آن آینشتاین گفت: «تجربه تا به امروز ما را مطمئن کرده که در طبیعت، ایده‌آل سادگی ریاضیاتی تحقق یافته است.» ریکمن این عقل‌گرایی را در چارچوب ایده‌های تنظیمی کانت تفسیر می‌کند: باور به سادگی ریاضیاتی، نه به‌عنوان حقیقتی مطلق، بلکه به‌عنوان راهنمایی تنظیمی برای فعالیت علمی.

کتاب ریکمن تصویری روشن، مستند و به‌روز از آینشتاین به‌عنوان فیلسوف–دانشمند ارائه می‌دهد و تفسیرهایی دقیق از فلسفه علم او ارائه می‌کند. با وجود داشتن خط زمانی و مروری زندگینامه‌ای، تمرکز اصلی کتاب بر فلسفه علم است و دیگر جنبه‌های مهم شخصیت فکری آینشتاین، از جمله دیدگاه‌های سیاسی و نقش فرهنگی–اجتماعی او، نادیده گرفته شده‌اند. اگرچه واژه‌نامه‌ای از اصطلاحات فنی برای خوانندگان غیرمتخصص فراهم شده و نویسنده تلاش کرده مفاهیم فیزیکی را توضیح دهد، مطالعه‌ی جدی این اثر بدون آشنایی پایه‌ای با فیزیک دشوار خواهد بود. بااین‌حال، برای علاقه‌مندان جدی به فلسفه علم آینشتاین، این کتاب نقطه‌ شروع مناسبی و تحلیلی مستند و روشن از اندیشه‌های او به شمار می‌رود.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...