شاعرِ اشک‌ها و لبخندها | آرمان امروز


سه سال پیش بود که جایزه نوبل ادبیات 2020 به دلیل «صدای شاعرانه متمایز که با زیبایی ساده تجربه‌های شخصی را جهانی کرده است» به لوییز گلوک(گلیک) [Louise Glück] شاعر آمریکایی تعلق گرفت. آکادمی نوبل در بیانیه خود، ویژگی شعرهای لوییز گلوک را «تلاش برای شفافیت» اغلب با تمرکز بر دوران کودکی، زندگی خانوادگی و ارتباط با والدین و خواهر و برادران برشمرده است. لوییز گلوک متولد 1943 در نیویورک بود و 13 اکتبر 2023 در 80سالگی بر اثر سرطان در شهر کمبریج ماساچوست درگذشت.

 لوییز گلوک(گلیک) [Louise Glück]

لوییز گلوک در سال 1968 نخستین مجموعه‌شعرش «فرزند اول» را منتشر کرد که مورد توجه منتقدان قرار گرفت. با انتشار دومین کتابش «خانه‌ای در لجنزار» نام خود را به عنوان شاعری برجسته معرفی کرد و منتقدان از او به عنوان «کشف صدای متمایز» نام بردند. پس از آن آثار بسیاری از او منتشر شد که برایش جوایزی نیز به ارمغان آورد: «زنبق وحشی» (برنده جایزه پولیتزر و جایزه ویلیام کارلوس ویلیامز انجمن شعر آمریکا)، «شب پاکدامن و وفادار» (برنده جایزه کتاب ملی آمریکا) و «پیروزی آشیل» (برنده جایزه انجمن منتقدان ادبی آمریکا). من نیز چند شعر گلوک را در سال‌های پیش ترجمه کرده بودم، اما پس از دریافت نوبل، برگزیده‌ای از شعرهای او را در کتابی با نام «زندگی در لجنزار»، که شامل همه دوره‌های شعری‌اش می‌شد، ترجمه کردم؛ اثری که نخستین کتاب مستقلی بودکه از او به فارسی ترجمه و منتشر می‌شد.

همان‌گاه که خورشید غروب می‌کند
کارگر مزرعه برگ‌های خشکیده را به آتش می‌کشد.

این آتش چیزی نیست.
خُردک آتشی است
مهار می‌شود،
مثل خانواده‌ای گرفتار در چنگال خودکامه‌ای.

همین‌که شعله بالا بگیرد، آرام ناپدید شود
کارگر مزرعه آرام از نظر دور می‌شود؛
از جاده، دیگر پیدا نیست.

تمام آتش‌ها در اینجا
در قیاس با خورشید
خُردک آتش‌اند و ناشی ـ
با تمام‌شدن برگ‌ها تمام می‌شوند.
بعد کارگر مزرعه دوباره پدیدار می‌شود،
خاکسترها را کنار می‌زند.

اما مرگ واقعی است.
گرچه خورشید همان کاری را می‌کند که باید بکند،
باعث نمو مزرعه می‌شود
بعد الهام‌بخش شعلۀ زمین می‌شود.
پس حالا می‌تواند غروب کند.

لوییز گلوک را غالبا به‌عنوان شاعر شرح‌حال‌نویس می‌شناسند. آثارش به‌سبب غنای عاطفی و همزمان به‌خاطر ترسیم تاریخ اساطیری یا طبیعت شناخته می‌شود که در تجربه‌های شخصی و زندگی مدرن تامل می‌شود. گلوک در آثار خود بر جنبه‌های روشنگر لطمات روحی، آرزو در طبیعت متمرکز شده است. در کشف چنین درونمایه‌های وسیع، شعرش به‌مثابه بیان صریح مفارقت و اندوه شناخته شده است. پژوهشگران نیز بر ساختار پرسونا و روابط شاعرانه او صحه گذاشته‌اند. شعرهای او حد فاصل اسطوره کلاسیک و وصف‌الحال در جریان است:

در خانه‌های‌مان
نشانه‌هایی داریم.
مثل قفل‌ها؛
آنان می‌گویند
هرگز درِ خانه خود را به روی شما نمی‌بندیم.
و هیچ‌گاه نبستیم.
بستر به‌پا خاست
پاکیزه همچون تشتی...
بیست سال هر روز با خودم کشانده‌ام
به راه خودم رفتم.
صدایم نشانه زمانه بود
بقایایش را به کتاب‌هایی می‌چسبانم
که در هفت‌سالگی بر زانوان مادرم آموختم.
عکس محبوب من از پدرم
تا به چهل سالگی‌اش می‌رسد
و رویایی
فراز چهره تهی بچه اولش.
معجزه همیشگی.

............... تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...